دفاتر شعر

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

پدر

ارسال شده در تاریخ : 25 آذر 1401 | شماره ثبت : H9423117

پدرم حالا که تو نیستی من نه پشت و پناهی دارم ونه تکیه گاهی.‌..
بارفتن غریبانه ات.. آرامشی .. حلاوتی برای زندگی کردن باقی نمانده..
وقتی که تو نیستی حرفی برای گفتن ندارم..واژه ها هم سکوت کرده اند..
پدر عزیز تراز جانم خیلی دلم برایت تنگ شده...
حالا که نیستی..کاری جز بوسیدنِ تصویر قاب شده ات ندارم....
در این شهر غریب و تنها مانده ام و انگار شهر هم پر شده از تنهایی و دلتنگی..‌
جان من وقتی که تو نیستی آغوش گرمی ندارم ..‌
حسرت دوباره ی آغوش گرمت به دلم مانده...
با رفتن تو احساس می کنم
خدا هم صدایم را نمی شنود.. ودعا هایم مستجاب نمی شود..‌
پدر مهربانم برایم دعا کن که سخت محتاج دعایت هستم...

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 59 نفر 89 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /09/ 1401)   | سیدحسن نبی پور (25 /09/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /09/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا