3 Stars

تقدیروسرنوشت

ارسال شده در تاریخ : 12 دی 1401 | شماره ثبت : H9423303

تقدیروسرنوشت
××××××
به گذشته می‌اندیشم
می خواهم برگردم به نوجوانی
به سال‌های دور
باید پیدایت کنم
شاید هنوزم دیر نیست؟
آن عشق های آتشین ت
که درشراب نگاه چشم هایت
وضوی عشق می گرفتم
دلم هنوز تو را فریاد می‌زند
قلبم به سوک نشسته
دلم برایت تنگ می شود
داشتن کسی مثل تو ؟؟
تمامی ندارد
زخمی سرباز شده‌ام
رنجی ناپیدا !!
که دستانم برسایه این زخم
دل خوش کرده‌اند
به کدامین طرف بگریزم
در تو ذوب شده‌ام
خیالت از سرم بیرون نیست
زندگی بدون تو !!!
جان دادن همین خیالات است
انگار نه انگار که نیستی !!!!
نورآفتاب
به درون پنجره پراکنده شده
ومن تنها
بجای دونفرمان
گاهی شادی و گاهی می گریم
بوقت طلوع آفتاب
یادم نیست که دیگرنیستی !!!!!
چه زیباگفت :
استادمحمود درویش....
""برایم غریب بمان
که هرکه دل به اوبستم
اهل رفتن شد""

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 51 نفر 67 بار خواندند
امیر عاجلو (12 /10/ 1401)   | سیدحسن نبی پور (13 /10/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (12 /10/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا