3 Stars

خداوندا...

ارسال شده در تاریخ : 05 فروردین 1402 | شماره ثبت : H9424300

نشود تنگ نگاهت ز من خوار دگرگون
که همان ذره نگاهت خوش است ای خالق محبوب

اعجوبه این خلقت هستی که تو باشی

بیننده گیتی ز همه چشم که تو باشی


گمان نیست ک حیرت کند این خلق ز وجودت

نتوان دید به روزی که فراموش شود این دل بیمار ز یادت


نیازمنده همان ناب نگاهت که نبودش به فنا داد بشر را، هستم

خسته ی گیتی بی مهر و وفایت هستم.

تشنه هستم به کمی رحم زمانه که سرارسر بی فروغی ست.

گیتی را فروغش تو هستی، این زمان را امیدش تو هستی

قاضیا به یادت کردن آه که وجودم همه از ارامش است
گیتی به پیش چشم تاریک میشود، گر خیالم را بدون بودنت طی کنم.

فروغ این هم خلقت تو هستی، محشر و محشر و محبوب این عالم تو هستی.


حیرت آور. بود و هست این خلقتت


زیبا و بود و هست فکر کردنت

انقدر زیباست این روی پر از مهر و وفایت
که عصر را به کل مست کرده است...


نهایت گویم ای جان که خلقت بی نگاه تو نباشد زنده ای دوست که خوشت تر است.
قسم به ان روی پر فروغت که مگیر ذره نگاهت را ز من خوار و حقیر.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 42 نفر 48 بار خواندند
امیر عاجلو (08 /01/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (08 /01/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا