«گرگ خونخوار»
هر که شد زالو نهایت گرگ خونخواری شود
تابع نفس هوا گردیده حیوانی شود
گر بمیرد خوی و خُلق آدمی در آدمی
لاشه خواری در طبیعت همچو کفتاری شود
خانه ی قلبش شود تاریک و ظلمانی چو شب
حال و روز خوش ندارد چونکه بیماری شود
ذکر و تسبیحش دهد بوی ریا در نیمه شب
در ریا کاری که خود روباه مکّاری شود
خوی و خُلق گرگ وحشی می شود همراه آن
اینچنین حیوان پستی مردم آزاری شود
سرو خوش قامت نباشد در مسیر زندگی
چوب خشکی از برای چوبه ی داری شود
یاس خوشبویی نمی روید میان باغ آن
باغ آن گردد خزان پُر از خس و خاری شود
ماه و خورشیدی نتابد در میان آسمان
آسمانش می شود ظلمت شب تاری شود
از دهانش حرف حق جاری نمی گردد برون
نیش آن تلخ و زبانش مار جرّاری شود
هر که شد زالو صفت ای «مخلص صادق» بدان
می شود حیوان پستی گرگ خونخواری شود
دوشنبه99/8/26
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 26 بهمن 1402 17:35
.مانا باشید و شاعر