3 Stars

پرنده

ارسال شده در تاریخ : 14 آبان 1402 | شماره ثبت : H9427016

مرا پرنده کشید ودرآسمانم بست
چقدر گندم سمّی به چینه دانم بست
مرا پرنده کشید وچه بال وپر بسته
به میله های قفس پای نردبانم بست
به روی خانه ی من سایه ی عقاب افتاد
به پشت بام بلندی چه بی امانم بست
به اشک پنجه کشید و درون چشمم را
به یال وحشی ومست دو مادیانم بست
همینکه شعر گلوی مرا نمایان کرد
به بغض ها که رسیدم درِ دهانم بست
چقدر ریشه دواندم جقدر سخت شدم
چقدر دست تبر را به عمق جانم بست
درون خواب درآورد رخت مرگم را
به پشت پنجره دیدم تن خزانم بست

انسیه فتح تبار????

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 46 نفر 189 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)   | سیاوش دریابار (15 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (15 /08/ 1402)   | انسیه فتح تبار (15 /08/ 1402)   | محمد مولوی (15 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)  محمد مولوی (15 /08/ 1402)  انسیه فتح تبار (16 /08/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 9

  • امیر عاجلو   15 آبان 1402 11:09

    .مانا باشید و شاعر rose

  • سیاوش دریابار   15 آبان 1402 12:54


    ....یه قل دو قل.....
    کاش پیرمرد قبیله
    سنگهای ریزش را
    می کاشت
    باران که که می امد
    درخت کوه سبز می شد
    وقتی میوه اش می چید
    سنگ ریزه
    برداشت می کرد

    سلام
    روز شما بخیر
    مهمان دفتر شعر شما بودم
    شیوا روان و با نشاط سروده اید
    قلبا ارزوی توفیق روز افزون برایتان دارم
    مانا باشید

  • محمد مولوی   15 آبان 1402 15:59

    درودبرشما
    خوش آمدید rose

  • سروش اسکندری   16 آبان 1402 09:17

    درود بر شما بانو فتح تبار زیبا سرودید
    big hug rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا