3 Stars

اندوه دیدار

ارسال شده در تاریخ : 07 دی 1402 | شماره ثبت : H9427726

از ره نرسیده غم راهی شدن آمد
حیرانم از این غم که گه آمدن آمد

نادیده رخش اندُه رخ دیدن آخر
پیشش ننشسته غم برخاستن آمد

پنداشتم آهنگ سفر کرد به هر خیز
بس لرزه کزین فکر خطا بر بدن آمد

می گفت کلامی و ندانم که چه می گفت
تنها به من آهنگ خوش آن سخن آمد

از جادوی چشمش نبدی هیچ گریزم
با هر نگهی تیر ز مژگان به تن آمد

آن خنده مستانه که دیدم به لب او
دیدم چه بر آرامش و ایمان من آمد

از خنده و جادو و نگاه و سخن و ناز
بس تیر جفا بر من از آن سیم تن آمد

هم صحبتی اش گر چه مرا همچو عسل بود
چون زهر مرا وحشت ختم سخن آمد

بگذشت چو باد آخر و از مزه وصلش
چیزی نچشیده گه راهی شدن آمد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 35 نفر 66 بار خواندند
امیر عاجلو (07 /10/ 1402)   | علیرضا عباسی (08 /10/ 1402)   | ابراهیم مقدسی (08 /10/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (08 /10/ 1402)   | محمود فتحی (09 /10/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   07 دی 1402 16:41

    درود بر شما rose

  • محمود فتحی   09 دی 1402 09:04

    سلام دوست عزیز انشااله روزی غم پایان پذیرد صبو رباش

    پایان شب سیه سفید است درود برشما

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا