مادر، روزها، هفته، ماه، سال ها در نبودنت بادرد گذشت به سختی
مادر ای که اغوش گرمت ماوایی ،بود بهر ارامشم وهر خستگی
مادرزیباتر از تو ندیده دیدگانم هرگز فرشته ای را
والاتر از تو قبله ای هست! زانو زنم چون در عبادت او را؟
گرمتر از هرفصل خدابودی ونیستی سردشده یخ گرفته جان،و تنم را
مادر زمستان برود بهار بیاید جای،برف، باران، ، اتش
داغتر از اتشفشان از اعماق زمین زبانه کشاند زه جا
هرگز نتوان گرم کند دلی که دیده معجزه ای گرمی اغوش مادر را
یعقوب پایمرد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 22 اسفند 1402 16:07
.مانا باشید و شاعر
یعقوب پایمرد 22 اسفند 1402 19:46
درود سلام ارادت
محمود فتحی 24 اسفند 1402 11:18
سلام شاعردبزرگوار
چه زیباددروس مادرسرودید شیر مادرتان حلال زندگی پربارتان
باد آمین
یعقوب پایمرد 24 اسفند 1402 15:24
سلام استاد فتحی بزرگوار لطف میفرمایید در جوار اساتید بزرگ مرتبه منم سعی براین دارم شاگردی ضعیفی نباشم