آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

شب

ارسال شده در تاریخ : 16 شهریور 1396 | شماره ثبت : H945458



شب
از پوستم رد می شود
در استخوان فریاد می کند
و ‌نیمکت های کنارم
پهلو به پهلو می میرند .
چند لقمه مرگ
چشمم را سیر می کند وُ
درد...
از دردها می گذرم .
زخم ها
اگر دهان باز کنند
خیابانهای زیادی را لو می دهند.



من

*"دلبرکان غمگین" زیادی دیده ام
که تن شان
پر از عابر پیاده است
و خطوط چشم شان
شب را نشانه می رود.


چه میشود کرد؟

*"دوقرن سکوت" هم کافی نیست.
باید
بلند شوم
خیابان یکطرفه شب را واژگون بروم ،
در خودم بپیچم .
باید چیزی از آستینم بیرون بزند.
چیزی شبیه قلم
شبیه چشمم
که بر این سطرها بخزد.
پله های دفترم را یکی یکی بالا برود
بالا
بالا
بالا
کنار اولین کلمه
جایی که هیچ وقت شروع خوبی نبود.

#وحید_نجفی #قاضی

*پ.ن

«دلبرکان غمگین من» اثر گابریل گارسیا مارکز
«دو قرن سکوت » اثری از عبدالحسین زرین کوب

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 257 نفر 356 بار خواندند
حمیدرضا عبدلی (19 /06/ 1396)   | مریم موسوی (19 /06/ 1396)   | معصومه باغبان زاده امشه (30 /06/ 1396)   | وحیدنجفی قاضی کندی (03 /07/ 1396)   | محمد مولوی (18 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (19 /06/ 1396)  محمد مولوی (18 /05/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا