شب
از پوستم رد می شود
در استخوان فریاد می کند
و نیمکت های کنارم
پهلو به پهلو می میرند .
چند لقمه مرگ
چشمم را سیر می کند وُ
درد...
از دردها می گذرم .
زخم ها
اگر دهان باز کنند
خیابانهای زیادی را لو می دهند.
◻
من
*"دلبرکان غمگین" زیادی دیده ام
که تن شان
پر از عابر پیاده است
و خطوط چشم شان
شب را نشانه می رود.
◻
چه میشود کرد؟
*"دوقرن سکوت" هم کافی نیست.
باید
بلند شوم
خیابان یکطرفه شب را واژگون بروم ،
در خودم بپیچم .
باید چیزی از آستینم بیرون بزند.
چیزی شبیه قلم
شبیه چشمم
که بر این سطرها بخزد.
پله های دفترم را یکی یکی بالا برود
بالا
بالا
بالا
کنار اولین کلمه
جایی که هیچ وقت شروع خوبی نبود.
#وحید_نجفی #قاضی
*پ.ن
«دلبرکان غمگین من» اثر گابریل گارسیا مارکز
«دو قرن سکوت » اثری از عبدالحسین زرین کوب
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
معصومه باغبان زاده امشه 30 شهریور 1396 09:45
بسبار زیبا
وحیدنجفی قاضی کندی 03 مهر 1396 01:33
سپاس مهربانو