قاسم پیرنظر

قاسم پیرنظر

امتیاز اعضا:

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

شورقلم هم شده محدود

ارسال شده در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 | شماره ثبت : H943219

شورقلم هم شده محدود

دامان تو ماوای دل عاشق من بود
با رفتنت از خانه دل غصه ام افزود

من کیش تو بودم که نسنجیده گذشتی
از من که شوم مات تو در ورطه نابود

باهر که نشستم که نشان از تو بگیرم
شد مخبر اسرار ؛ گره از تله نگشود

سوگند به سرمنشاء هستی که بود عشق
من عابد محراب عبادت و تو معبود

دریا زده ام که به کف آرم گهرم را
افسوس چه تدبیراز این آب گل آلود

بعد از تو و من ، این دل سر چشمه احساس
محرم شده با درد که درهم شکند زود

هر آه که از دل برود سوخته جانم
باورکن از آن واقعه جانم همه فرسود

خشکید غزل قافیه هم مدعی ام شد
طبعم زده بیراه تراوش شده مسدود

مانند کویری که گشاید بغلش را
تا قطره ی آبی به رخش نذر کند رود

کی میشود ای صبح غزلساز ؛ بیائی
گل روید از آن آتش بد هیبت نمرود

بی جام تو مستی نکند طبع "سلیما"
از دوری تو شور قلم هم شده محدود

پیرنظر "سلیم "

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 200 نفر 270 بار خواندند
علیرضا خسروی (21 /02/ 1395)   | حسن کریمی (23 /02/ 1395)   | قاسم پیرنظر (30 /02/ 1395)   |

رای برای این شعر
علیرضا خسروی (21 /02/ 1395)  حسن کریمی (23 /02/ 1395)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • علیرضا خسروی   21 اردیبهشت 1395 00:08

    احسنت بزرگوار rose rose rose rose applause applause applause applause applause applause

  • حسن کریمی   23 اردیبهشت 1395 17:44

    سروده نغز ودلنشینیست جناب پیر نظر پاینده باشید rose rose rose rose rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا