بسمه اللطیف
بی نفس
امروز ولی نعمت ما از نفس افتاد
فریاد بسی کردم و فریادرس افتاد
رفت و به وضو شست سر و صورت و دستش
برگشت و کمی رفت و ز پایش سپس افتاد
آن دست که عمری همه جا حامی مان بود
شد سرد به یک لحظه و از دسترس افتاد
بی هیچ درنگی ز تنش روح جدا شد
آن لحظه که از شاخه عمر آن قفس افتاد
شد شعله ور آن گاه دل و آتش حرمان
در زندگی از نایره آن قبس افتاد
آن گاه که می رفت سبکبال غریوی
در هستی فریادکنان جرس افتاد
مهدی به غم و حسرت و اندوه به یاد آر
امروز ولینعمت ما از نفس افتاد
#مهدی_رستگاری
یازدهم خرداد ماه سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
یکم ژوئن سال ۲۰۲۲ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۷۵۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 خرداد 1401 11:43
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
مهدی رستگاری 26 خرداد 1401 08:26
درود و سپاس