بسمه اللطیف
قلب بی قرار
چون تو را بر کوی شبخیزان گذار افتاده است
سکه ماه از رواج و اعتبار افتاده است
خواب یا رویاست این که دیده بی خواب من
بر جمال چهره تو گلعذار افتاده است
قلب من که دور از تو باز سنگین می نمود
می تپد بس تند و با عشقت به کار افتاده است
چشم های تشنه من خیره در تعقیب تو
می دود دیوانه وار و در دوار افتاده است
دانه خال سیاه گوشه لب های تو
بی گمان در چهره تو شاهکار افتاده است
در گذار خود به حال من عنایت داری و
شوق تو در این وجود بیقرار افتاده است
عشق مهدی کی نهان بوده است بر اهل نظر
این حکایت نزد ایشان آشکار افتاده است
در زمان رفتنت حس می کنم که بیشتر
دل به دام گیسوان تابدار افتاده است
#مهدی_رستگاری
بیست و هفتم خرداد ماه سال یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
هفدهم ژوئن سال ۲۰۲۲ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۷۵۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 04 تیر 1401 10:33
لطیف و دلنشین
مهدی رستگاری 15 تیر 1401 10:13
درود و سپاس و مهر