دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

امیرکبیر

ارسال شده در تاریخ : 16 شهریور 1399 | شماره ثبت : H9412566

عشق را چگونه وصف کنم ؟
به چه شکلی به تو نشان بدهم ؟
در گوشم بگو برای خودم
به تو تا کی زمان بدهم ؟
به خودم بگو چه کنم ؟
تب کنم ؟ یا که جان بدهم ؟
یا که بی تفاوت و سرد
به غم سینه ام امان بدهم ؟

من غمم کهنه و ازلی ست
سرنوشتم شکسته دلی ست
من بمم زیر چکمه های غمت
ارگ من بی پناه و گلی ست
تو آیا حاضری برنجانی ؟؟
آه ، پاسخت همیشه بلی ست
تف به روزگار و آدمهاش
که جنس ، بنجل و بدلی ست

خسته ام از تمام آدم ها
خسته ام از سلام آدم ها
حرف مفت نرخ دیگری دارد
خسته ام از کلام آدم ها
بعد مرگ حیا و حرمت دل
دلخوشی شد حرام آدم ها
دیده ام به چشم خود شیطان
خم شده به احترام آدم ها

حرف از عاشقی که آسان است
ادعای عاشقی فراوان است
من دلم کاروانسرا که نیست
من دلم زخمی زمستان است
میشناسد مرا غمت جانم
عاشقی به قیمت جان است
هر امیری ، کبیر ، نشاید شد
کل دنیا اگرچه کاشان است


#سجاد_صادقی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 69 نفر 118 بار خواندند
امیر عاجلو (17 /06/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (17 /06/ 1399)   | منصور آفرید (17 /06/ 1399)   | جمشید اسماعیلی (17 /06/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (17 /06/ 1399)   | محمد مولوی (17 /06/ 1399)   | کرم عرب عامری (19 /06/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا