آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

درمان کن

ارسال شده در تاریخ : 07 خرداد 1402 | شماره ثبت : H9425011

ای خدا جان من بگیر اما
دردهای مراتودرمان کن
----
چگونه چشم توبستی به روی این اوضاع
مگر تولال شدی یازمرگ می‌ترسی
---'
فریبت داده این دنیا دگرفرصت نداری حیف
بیاواین دم آخربه مجنونت محبت کن
----
تمام دل خوشی‌هایم فقط این شاعری باشد
ولی افسوس لیلی قدراشعارم نمی داند
----
ببین چنگیز هم‌دیگرخجالت می کشدازتو
خداجان رابه‌ماداده که باهم مهربان باشیم
--'
ظلم ‌بس کن‌هست‌درتاریخ امثالت زیاد
مرگ باذلت خدابرخاندانت می دهد
----
ندارم ترسی از مردن نباشم تشنه قدرت
فقط یک‌آرزودارم زمان مرگ اینجاباش
----
نزن تکیه به دیوارریاکاران که می بازی
برودرسایه دیوارخودمردانه خواهی مرد
----
دوست شاعر اگرازظلم گفتی شاعری
ورنه‌ازابرووچشم‌ولب فراوان گفته‌اند
----
نشسته برسرم برف زمستانی زهجرانت
بیابی‌رحم دراین لحظه آخرحلالم کن
-----
گناهم چیست ای بی رحم لبانم دوختی بانخ
وتنهاحسرتم این است نگفتم دوستت دارم
----
چشم زیبایت مرامست وخرابم کرده‌است
نیست درمانی ودکترهاجوابم کزده‌اند
---'
خداتاوان ظالم رادهدروزی ومیدانم
تورابرسیخ خواهندکردوبرآتش بچرخوانند

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 60 نفر 66 بار خواندند
امیر عاجلو (08 /03/ 1402)   | حمیدرضا عبدلی (16 /11/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (08 /03/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • امیر عاجلو   08 خرداد 1402 08:57

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا