سنگ قبرت را عزیزممن تماشا می کنم
خوب میدانمکهمردی بازحاشامیکنم
بعدتوباباحمیدت گشته چوندیوانهها
خوشخیالم من کجا مثل تو پیدامیکنم
رفتیوآتشزدی برکلبهآباد من
ازفراغتحجلهغم بازبرپامی کنم
آرزویدیدنت امکاننداردمهربان
دیدن روی تورادرخواب ورویامیکنم
بیتوسامانزندگی برمن جهنمگشتهاست
بازدرخلوتفقط عکستتماشامیکنم
کفته بودی کودکی هایتعصایممیشوی
گشتهام دولاعصادرخاک پیدامی کنم
آرزوی.هایمرابرباددادیبی وفا
سهمبابااینشده.قبرت تماشامی کنم
دراطاقم عکسهایتبازمیخنددبهمن
بازهممن ساده دل مرگت چه حاشامی کنم
کاشمی بردیمراهمراهخوددراین سفر
من کجا دلسوزمانندتوپیدامی کنم
قلب باباراشکستی بیگناهم مهربان
بازباگریه بدان عکستتماشامی کنم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
سیاوش دریابار 07 آذر 1402 10:35
عاشق که شدم جز تو کسی یار ندارم
صحبت نکنم انگار طلبکار ندارم
بر بزم ننه پای که اندوه وسراب است
دریا چو شود مست که اجبار ندارم
سلام صبح بخیر
زیباترین سلام دنیا
تقدیم به شما شاعر کرانقدر و فرهیخته
سروده اید به مهر
برایتان قلم نویسا خواستارم
لحظاتی ناب پیش رو داشته باشید