[منا در خون]
قلم دردستهایم
ازنوشتن باز ماند
کدامین واقعه
یاکدامین مصیبت رانگارد
ازکربلا و آن بلاهایش؟
زنینواو آن نواهایش؟
از سبط پیغمبر نویسم
که مظلومیتش در مخیلم
هرگز نمی گنجد
نگارم از علمدارو وفاهایش؟
زاکبر اشبح احمد نویسم؟
بدستان پدر آن غنچه پرپر
ذبح است گردنش باتیردشمن
نویسم زینب وآن صبر کبری را
آن قهرمان بی بدیل کربلا را
شهادت را نگارم ؟
یا ترَکهای لبان تشنه را؟
زلالایی مادر درفراق غنچه اش
نگارم گاهواره مانده خالی؟
یا که آن دخت سه ساله
جفت گوشهایش پر ازخون است؟
به قاسم روکنم امشب
بهار عمر او گشته خران
کربلارا باهمه نامردمان کوفیانش
همه گفتیم ، همه خواندیم بماند
امشب مصیبتهای دیگر مینوسم
ازمنا آغازشد تا کربلا کار امام
ما هم از کرب وبلا عازم شویم
سوی منا
محشری کبری بپا گردیده درکوی منا
حاجیانش گشت قربانی
در استبداد آن آل سعود
ننگ بر آل سعود
حاجیان قربانی خوش رقصی سفاکها
آه امان ازتشنگی در کربلا
هم در منا
آه رفتن آن کبوترهای عاشق
پرگشودند بسوی یار
در دیار غربت آنها
بالبی تشنه رفتند غریبانه
آخر این ظلم بشر را چشم نیست؟
این بشرها را حقوقی نیست؟
این جنایات را ببینی و سکوت؟
خدایا
خدایا کعبه مگر حرم امن تونیست؟
شده جولانگه دژخیم حرم امن الهی
میکشند پیر وجوان وزن ومرد ،
شیر خواره کودکان
وبه خود میبالند
ننگ بر آل سعود
خون آن بحرینی و آن یمنی
کودکان یمنی
گشته پنهان ز چشم دنیا
وچنان مهر سکوت بر لبشان رازده اند
گوییا حادثه ای را نفتاده اتفاق!
وهشدار
میدهیم هشدار بر کوردلان
خون ناحق ریخته یارانمان راپاسخیست
پاسخی سخت
سختر از صخره ها
کاخ ظلم را برسرتو
میشویم آوارها
برسر تو بر سر ارباب تو
تاکنون داشتیم حرمت
منتظر باش
پاسخ اشد مارا منتظر باش
مورخه ۱۴۹۴/۸/۹ نگاشته شد
حبیب رضایی رازلیقی
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 4
حمیدرضا عبدلی 05 اردیبهشت 1395 00:30
با سلام استاد بسیار خوب سروده اید موفق باشی
حبیب رضایی رازلیقی 05 اردیبهشت 1395 05:19
سلام جناب عبدلی
ممنون از شما
موفق باشید
علیرضا خسروی 10 اردیبهشت 1395 10:13
درودها استاد
حبیب رضایی رازلیقی 11 اردیبهشت 1395 19:47
سلام جناب خسروی عزیز
ممنون از همنوایی تشکر