در کوچه سار خاطراتت باز باور کن
با قاصدکها می کنم پرواز باور کن
فصل شکفتن با غزلهایی خیال انگیز
پیوسته می خواهم کنم آغاز باور کن
چون ماه تابان مشعل شبهای تنهایی
این شعله در من می کند اعجاز باور کن
در آن نگاهت انعکاس مهر می بینم
ای مستیِ مستانه ی غماز باور کن
زین عشق شورانگیز شبها در کنارم نیست
جز ناله های دلکش این ساز باور کن
باز آ و بنگر در بهار خسته ام این بار
گل کرده شعری صورتی چون ناز باور کن
شوری عجب مستانه از این شعر می جوشد
هر واژه ای دارد به لب آواز باور کن
ای نرم و رنگین تر ز بال شاپرک با تو
احساس شعرم می شود ممتاز باور کن
شهد و شکر می ریزدم در انتظاری سبز
شیرین تر از شیرین ، تنِ ، طناز باور کن
سعدی ز عشق و معرفت آموخت «ایمان» را
مجموعه شعری مملو از ایجاز باور کن
سعدیه می خوانم برایت بیتی از این شعر
در بوی عطر نرگس شیراز باور کن
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 01 اردیبهشت 1397 22:32
درودها ارجمند
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 06 اردیبهشت 1397 22:31
درود بر جناب انصاری گرانقدر