باآرزوی قبولی طاعات وعبادات
شده چشمان دل من به حرام آلوده
دل من کرده دوچشم تو به جام آلوده
کردم افطار ز لعل لب نوشین شما
گفت گشتی تو دراین ماه صیام آلوده
توبه کردم که به چشم تو نگاهی نکنم
باز شد پنجره شد این دل خام آلوده
هر کجا می روم آخر تو به دنبال منی
می کنی طفل دلم را تو مدام آلوده
صبح بود آمده بودم که سلامی بکنم
آخرالامر نمودیم به شام آلوده
پیش چشمان تو لکنت به زبانم افتاد
دل شد از نشئه آن سِحرکلام آلوده
ننگ دل باد اگراز تودمی دل بکند
یا شود باز دل من به حرام آلوده
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5