دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

جهان

ارسال شده در تاریخ : 23 مهر 1396 | شماره ثبت : H945574

‎سرطانی شده ام
‎سیر ازین دارو ها
‎مغز بی مار که داروی
‎دو مارم شده است
‎اصل ضحاک منم
‎توطئه کن خونم ریز
‎این همه قاتل و مقتول
‎که این قاضی منم
‎این همه ضحاک بی مار
‎و آقا زاده ها
‎اختلاص گر بی غم و عاصی منم
‎همه آشفته ی یک آزادیِ محض و تمیز
‎اغتشاشگر لا ابالی آن زن تنها منم
‎کاوه ی دهر شدم
‎مرگ بر تیر زدم
‎صلح جو جنگ طلب اسکیزوفرنی منم
‎مغز آلوده ی من
‎گند به شهرم زده است
‎دزد ناموس ، تجاوز ، قتل بی فتوا منم
‎فکر آشفته ی من فوبیِ مرد شدن
‎این همه مردان بد نام
‎همه هرزه منم
‎همه ی عکاس ها دنبال یک سوژه ی ناب
‎چند تا کودک زخمی بس است
‎شات بزن
‎این همه سوژه ی بیمار
‎که عکاس منم
‎انتهای شهرمان دخترکی گرسنه شد
‎این مهم است که سازم نشکند قصه منم
‎چند سالیست جهان دارد مدرنیت میشود
‎آن زن چادر به سر سر سجاده منم
‎چند وقتیست یک جهان دارد رباتیک میشود
‎مردک گاو پرسته پشت دیوار منم
‎رنگ کاج در خانه مایلی بر قهوه ایست
‎همه بد رنگ اند و این برف سپیدار منم
‎سینما یک صد نما دارد ولی ،
‎مفسد فی العرض بازیگر فحشا منم
‎همه ی فاحشه ها بازنشسته شده اند
‎همه پاکند
‎پسران تشنه ی درون حمام منم
‎این مخدرها نگاه پر رخوت اوست
‎این همه معتاد حیران در خیابان هم منم
‎دست دزدان همه گر قطع شود در شهر ما
‎کل شهر یک دست و بی دست
‎رستم دستان منم
‎همه یک جفت کالج مشکی به پا دارند و بس
‎پا برهنه لاک قرمز چشم گریان ،تنِ آزرده منم
‎فکر بی مار من از دست جهان عاصی شده
‎همه ی هشت میلیارد آدم تنها منم ...

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 372 نفر 519 بار خواندند
حسن جعفری (29 /07/ 1396)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
حسن جعفری (29 /07/ 1396)  علی معصومی (11 /02/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا