3 Stars

باور نمی کنم

ارسال شده در تاریخ : 05 تیر 1397 | شماره ثبت : H946395

می ریزد پائیز بر باغچه
نمی افتد بذر اقاقی بر زمین
نسیم را نیست تبسمی بر لب
می وزد اما ، با آهنگی حزین

باور نمی کنم که نمی بیند
اشک را در قطره های لطیف باران
که نمی بیند تیر ها را که می سازند
از تنۀ خشک چوبهای خیزران

می بارد از آسمان باران خشم
فریاد ، می شود اسیر ، در بغض سایه ها
اسبهای وحشی می گریزند از دشت
نمی نشیند شبنم ، بر رخسار کوه پایه ها

باور نمی کنم که نمی داند
گشته است پاره ، گلبرگهای سرخ لاله
که نمیداند شکسته جام و نیست شراب
تا شود پُر ، در تن گرم پیاله

او همچنان سر در لاک خود دارد
می خواند ، با صدائی بلند و می زند تنبور
برای شکار دلهای عاشق و مست
می بافد دام ، با تارهای رنگ به رنگ نور

باور نمی کنم که نمی شنود
سقوط برگهای سبز را در خزان
که نمی شنود صدای آهِ موذن را
که نمی گوید بر فراز گلدسته ، دیگر اذان

باور نمی کنم که نمی تواند
بروبد غبار را از تن مسافر خسته
که نمی تواند برباید خواب را
از رویای تلخ یک چشم بسته

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 156 نفر 215 بار خواندند
مصطفی مصطفایی دهنوی (13 /04/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا