♡ به پا میخیزم
برای کاشتن گلی
بر پای لب های تو
♡ خیلی بی طاقتم
دست هایت را بده
حوصله ام سرحال آید
تا طاقتم طاق نشده.
♡ در برابر تو اقرار می کنم
زمین می خورد زندگی ام
بدون تو.
♡ در برابر همه خواهم گفت:
دوست داشتنت
همه کار من است.
♡ زمستانی سخت در پیش است
نیستی و
گرم گرفته با من
سرمای بی مهر زمستان
♡ خیالت را بگو
سر به هوایش شده ام
هرگز از یاد نمیرود
خیال دوست.
♡ به کاری مشغول ام نکن
بگذار بشمارم
لحظه لحظه ی
با تو مشغول بودن را.
♡غرق هرچه میشوی
روزی ترا پس میزند
مثل دریا
و حکایتِ غرق شده هایش.
♡ داغ ات جا مانده
بر دلم
مثل جای لنگه کفش
بر آسفالت داغ.
♡ بیا فاصله را کم کن
که بی آغوش تو
من بی سرزمین ترین
اسیر غربتم
از دستانم تا آغوشت
فاصله برابر با دلتنگی ست.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
حسن مصطفایی دهنوی 23 بهمن 1397 22:51
درود ها
زیبا است
سعید فلاحی 27 بهمن 1397 14:43
درودتان استاد عزیز
سپاس و منت از لطف و مرحمت شما
موفق باشید