تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن جعفری

گفته بودی که کنم پر همه دنیایت را خالی از غم بکنم آن دل تنهایت را هم که تغییر دهم حال و هوایت امروز هم دگرگون بکنم قصه ی فردایت را طعم شیرین بدهم زندگی تلخت را برم از عمق وجودت همه غمهایت را... تو ...

ادامه شعر
سکینه شهبازی

شب یلدا پاییز ثانیه به ثاتیه به انتها می رسد یلدا پشت پنجره های شب به انتظار نشسته است تا باران پر مهر بیاید قصه ای سرد زمستان یکرنگ را با غزل شیرین آغاز کند سکینه-شهبازی...

ادامه شعر
امیر وحدتی

         ???????????????????????? شعر شب یلدا ۲ ???????????????????????????? شب چله بُوَد فرصت ... که یاد از مادران آید درون بقچه اش آذر ... ز سیب و زعفران آید شب یلدای دیگر ...

ادامه شعر
امیر وحدتی

شب یلدا            پیشا پیش یلدا مبارک    (بیاد مادرم و تقدیم به مادران سرزمینم) بپایان چون خزان آمد ... زمستان هم دوان آمد ز فردا فصل برگردد ... دگر آذر نمی باشد                  ...

ادامه شعر
امیر وحدتی

         ???????????????? بنام خدایی که مرد آفرید و مردی برای نبرد آفرید بنازم به بانوی ایران زمین بر آن شیر پاکت هزار آفرین ایا پهلوان غرور آفرین تویی افتخار زمان و زمین چرا نام تختی جهانی بُوَد چو...

ادامه شعر
ترانه  هموطن

"تقدیم به آنکه ماندن را ندانست..." "نیلوفران آبی" رزمندگان، جنگاورانی باوجودند از سفره ی میهن فقط جان را ربودند با همت اَند وُ غیرت والای خود را در جنگ ِ با دشمن ، همه عرضه نمودند هرگز ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

جان دل است و جانب جانان پنجشیر جانان عشق! جان من و جان پنجشیر مانند شوکت رجز تندباد ها پایندگیّ رود خروشان پنجشیر در کوه پرشکوه، غزل دلنواز تر از اهتزاز پرچم پیمان پنجشیر ؟! بشکوه جلوه، پرچم آزادگیّ ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو گونه ی سه گلشن (آغاز گر:) "ای ستم ها! شما نمی مانید بیش کم ها! شما نمی مانید" (پیکره:) می رَوید و ترانه می آید نور ایمان به خانه می آید می رَوید و غزل نمی خندید گلشن...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروشی در مکتب ادبی نورگرایی بله، انبوه درس خواندن ها دل به رسم هنر، رساندن ها دیو را در بلا، کشاندن ها روح را تا کمال، راندن ها پرچم آرمان سنّت را بر سر اوجگه، کشاندن ها پشت ف...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

زنگ تفریح???? بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود #شعر_سروش #Шеьри_Сурӯш 1. (در گونه ی سروش، زیرگونه ی سروش تمام قافیه ی دارای عروض سنتی در لَخت های غیر پایانی و عروض نیمایی در لَخت پایانی) - -...

ادامه شعر
آرمان مرادی

شکوفه کرده گُل های بهاری کُند بُلبُل دوباره نَغمه خوانی برای پیشواز عید نوروز دوباره می رویم با شادمانی

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الباسط البر و البحر ای آبروی بوم و برم ای خلیج فارس دریای پاک پرگهرم ای خلیج فارس هر صبح با نسیم تو پیوند می خورم در ساحلت چو ره سپرم ای خلیج فارس حتی نگاه هم به تو نوعی عبادت است هستی همیش...

ادامه شعر
علی رفیعی

بنام خدا " مکتب گمنامی" رمز آرامش در ایران مکتب گمنامی است پایگاه رزم و ایمان مکتب گمنامی است "جاهدوا فینا"در این آشوب‌ها مصددق کیست؟ از قضا تفسیر قرآن مکتب گمنامی است لاله‌ی خشکیده لب، غلتیده در ...

ادامه شعر
علی مزینانی عسکری

مرغزار بی تو معنا ندارد دیگر سبزه ای نمانده من گره برهوا می زنم

ادامه شعر
رسول نظری

سبز شد جوانه ای در دل تشنه ی کویر شکوفه داد امید در مسیر خورشید می تراود شبنم از گوشه ی چشم نرگس موسم نوروز است پرسید گل از قاصدک چه خبر از باغبان شاد شد خندان گشت می آید فردا بهار چشم ها در انتظار ع...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروشی بهاری در #مکتب_ادبی_نورگرایی در کلانشهر، هرچه میدان هست چون خیابان، ترانه خوان شده است زرد و سرخ و بنفش و آبی و سبز دشت در دشت، بوستان شده است از سرِ قلّه، بانگِ فردوسی جان نسیمِ دلِ ج...

ادامه شعر
عنایت کرمی

بهار آمد وعالم ، شکوفه باران شد نسیمِ صبح نصیبِ طلایه داران شد به نامِ عشق هَزاران ترانه سردادند سکوتِ باغ ، تمام و ترانه باران شد پرنده های مهاجر به خانه برگشتند بهشتِ خانه ز نو ، آشیان یاران شد قفس ...

ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

نوروز به شنبه افتاد گریه به خنده افتاد شعبان آمد دگر بار سال به کبیسه افتاد درد و بلا به جا ماند بخت، فرخنده افتاد ایام خوش به راهند سختی، شرمنده افتاد دور جهان به کام است خوبی، برنده افتاد صلح و صفا ...

ادامه شعر
محمد مولوی

سال تحویل 00 سال تحویل شد ! من متحول شدم در پوست خود نمی گنجم از سوزن رد میشم درِ دروازه را گِل گرفتم لباس زیر مو نو کردم (1) سال تحویل شد ! من همون آدمم چیزی در من متحول نشد حال من همون حال پار...

ادامه شعر
عنایت کرمی

بارِ دگر دولتِ سبز بهاران رسید بوی گل لاله و بانگِ هَزاران رسید پهنۀ دشت و دمن ، سخرۀ فرشید شد برف، به جان آمد و نغمۀ باران رسید سوسن آزاده با ، چترِ چمن بازگشت نوبتِ دیدار با ، طلعتِ یاران رسید عطرِ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا