تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محمد علی رضا پور

نارنج، دعوا با بهار می کند بنفشه، روغن احتکار می کند جوبار، خاک و غبار، انبار می کند تبر، درخت را بیدار (/بی دار) می کند لاله با سیمان، کار می کند هوا، آلودگی، ناسزا، نثار می کند ماتم، کوله را...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های دریاچه ی نیلوفر، سروش 10 این جا، تالاب است پایان جریان آب است مرداب است آب هم که باشی بی حرکت می میری. سروش 11 (بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی) شعرهایم گاهی پندارهای گل هستن...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

دو شعر کوتاه سروش سروش نخست با دل من، دمی مدارا کن درد دادی‌‌‌‌؛ خودت مداوا کن با نگاهت عزیز! روزگار مرا زیبا کن! سروش دوم بید و باد رود شاد مرغان‌ از غم آزاد و از این دست، دشتی مست مان...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر آبی سروش 14 می شود با بهانه، همدم شد شادیِ عاشقانه ی غم شد می شود از بنفشه ها پرسید رازهای بزرگ می شود گل به باغ عالم شد می شود از کمی، کمی کم کرد جای دوری، دوباره با ه...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر آبی سروش 14 می شود با بهانه، همدم شد شادیِ عاشقانه ی غم شد می شود از بنفشه ها پرسید رازهای بزرگ می شود گل به باغ عالم شد می شود از کمی، کمی کم کرد جای دوری، دوباره با ه...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروشی در مکتب ادبی نورگرایی دور از آواز مرغکان بودم در غم شهر، نوحه خوان بودم جانِ ارزان به دست در کلانشهری "قیمتِ دلخوشی _ گران" بودم آمدم به چمن چای می نوشم عکس می گیرم شعر می خوانم و بدون...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر آبی سروش 13 آمدم باد را صدا کردم غنچه ی شاد را صدا کردم خارها، ناسپاس بودند و داد و بیداد را صدا کردم خوبرویان، بلند بودند و شاد آزاد را صدا کردم یاد دارم که رفت ا...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های تالاب نیلوفر سروش 8 تماشا کردم تا بسرایم سرودم یا نسرودم نمی دانم فقط می دانم که تماشا که تماشا که تماشا شگفت است و جان، مست مست است. سروش 9 بهار باشد یا تابستان خزان ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

چند شعر کوتاه سروش، تقدیم شما خوبان: سروش 1 مثل نیزار مثل شالیزار مثل این مرغک نشسته ی زار مثل نیلوفران بی آزار در دلم قصه هاست. سروش های دریاچه ی نیلوفر سروش 2 ناز دریاچه (_) دشت نیلوفر ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های دریاچه ی نیلوفر، سروش 6 عمر رفت و بهانه‌ هایی ماند همچنان عاشقانه هایی ماند دلخوش از این بهانه ها ماند(ه) م. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی) 10 مرداد 1401 کوچنمای خورشیدی، بابل...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های دریاچه ی نیلوفر، سروش 5 نیستم مثل مردمان زرنگ پیِ سرمایه دائما در جنگ گاه باید درنگ کرد درنگ همنشین ترنّم گل شد. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور (مهدی) 10 مرداد 1401 کوچنمای خورشیدی،...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

کشته شد گل‌‌؛ صدا نیامد از آب رفته انگار شاخسار به خواب در هوای مُذاب دشت گلاب بی کسی ها به هم چه می پیچند! شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

غمگین ام همچون مادری غماغم که فرزندانش افتاده اند در آتشی آتشی آتشی به جان هم تا آشتی را ریشه ای نماند کلاغان سیاه و زشت هم... آه دشت بی کرانه ی سرخ! شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپو...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

قایقی فتنه گرد کارون است بال هایی شکار افسون است موج هم در هوای بیدل شب گاه و بی گاه بر شبیخون است گفته بودم؟ خاطرم از صدات مجنون است باز کی می شود صِدام کنی؟ شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپ...

ادامه شعر
فاطمه  مهری

با دلی که هرگز گلی از آرزو نچید دربوستانی که هرگزبهاری به خود ندید زندگی خواب آرامش می دید فریاد بر آریم به کدامین امید پریشان شویم به کدام وعده و نوید بنشین و خواب آزادی ببین #فاطمه_مهری #شعر_سروش...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش هایی چند سروش 1 (بطور ویژه در مکتب ادبی نورگرایی:) از حصارها می گذرم رها از غم ها به بوستان می آیم به چهچه سرای عطرافشان عرفان به تازه سازی جانم می پردازم چشمه را تماشا می کنید(؟) عاشقان!...

ادامه شعر
فاطمه  مهری

از بس از درد نوشتم، دفترم شده است غمکده ی چشم تَرَم عشق یک شعله شده بر جگرم کاش یادش بیوفتد از سرم زیر بار غصه اش دیگر خمیده کمرم وای اگر حال مرا اینگونه بیند مادرم چشم هایم شده اند چشمه ی خون حال زار...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

باز کُشتند جمع گل ها را نقش ماتم زدند دنیا را فاش گفتند غنچه ی ما را: جرم گل بودن، این زمان، کم نیست. شعر پیشرو شعر سروش محمدعلی رضاپور...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروش های دریاچه ی نیلوفر سروش 1 شعر دریاچه، شوکت پرواز باد شاد لطیف دلپرداز حسّ آرام و پاک نیلوفر خنده ی بوته های ساغرساز حال سنجاقک و تمشک و چمن عشق گنجشک و شاخه ی همراز باز هرچه زیبا و ناز ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

هر گناهی، خطای شیطان است بری از ساحت بزرگان است اعتراضات داخلی هم که کاری از دشمن هوسران است تا خطوط، این چنین نمایان است کار تحلیل نیز آسان است در مسیر خِرَد، ادامه دهید! شعر پیشرو شعر ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا