دو شعر کوتاه سروش
سروش نخست
با دل من، دمی مدارا کن
درد دادی؛ خودت مداوا کن
با نگاهت عزیز!
روزگار مرا
زیبا کن!
سروش دوم
بید و باد
رود شاد
مرغان از غم آزاد
و از این دست، دشتی مست
مانند جان سرمست
مجنون و وامق و فرهاد
از میِ انوارِ جانان
شیدا، از شادی، حیران
از آبادانی، ویران
ساغر، از مستی افتاد
رازی (/راضی) از آواز سروش....
شعرسروش:
شعر سروش در کلیت خود، آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو است و گونه ای از شعر پیشرو.
شعر سروش معمولا این چنین است: دارای 3 تا 10 مصراع که همه یا بیش تر آنها همقافیه اند و گاهی بیش تر از
یک محور قافیه دارند اما مصراع آخر شعر، با بقیه متفاوت است و این تفاوت لَخت پایانی، در قافیه یا طول مصراع یا... می باشد.
در سروش سعی می شود نگاه و بیان، تازگی داشته باشد. همچنین، چند بُعدی سازی معنایی و امکان تفاسیر چند لایه
یا چندگانه البته بدون گرایش به نظریه ی مرگ مؤلف بلکه بر اساس ارتباط ظریف میان زنجیره های معنایی،
از اهداف شعر سروش است.
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 09 دی 1401 11:31
درود بر شما