سروشی در مکتب ادبی نورگرایی
دور از آواز مرغکان بودم
در غم شهر، نوحه خوان بودم
جانِ ارزان به دست
در کلانشهری
"قیمتِ دلخوشی _ گران" بودم
آمدم به چمن
چای می نوشم
عکس می گیرم
شعر می خوانم
و بدون حصار می نگرم
آسمان را.
مکتب ادبی نورگرایی
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور (مهدی)
(سروش: گونه ای از شعر پیشرو، اصالتاً برای کوتاه سرایی و برپایه ی همانندگریزی در لَخت پایانی.
شعر پیشرو: آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو، دارای گونه هایی همچون
سه گانی، سروش، سه گلشن، شعر سبز یا چندآهنگ و شعر تک.
مکتب ادبی نورگرایی:
مکتبی نوپا و بومی، برپایه ی
ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 06 دی 1401 17:43