- لیست اشعار
- قالب
- رباعی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اعظم جعفری
در10 /02/ 1394 -
حکیمه کمایی.دلتنگ
در10 /02/ 1394 -
زهره معینی منفرد
در10 /02/ 1395 -
علی سلطانی نژاد
در10 /02/ 1355 -
سیامک عشقعلی
در10 /02/ 1368
تا با تو نشستم ز سرم هوش برفت تا پخته شود عشق دل از جوش برفت دل بستی و بگسستی و بی عذر روی هر آن چه شنیدم ز تو از گوش برفت...
ادامه شعرامسال یکی یا دو سه فیروز رسد اخبار ز جنگی که جگرسوز رسد اوکراین و چچن، اویغور و افغان و بلا حاجی شوم ار روز به نوروز رسد با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرامروز بیا تا گل و سنبل باشیم مانند یکی ساز چو بلبل باشیم هر لحظه بنوشیم شرابی قرمز تا مثل گلی زرد فقط گل باشیم
ادامه شعراین پایه ی خلقت سِرِه اش مَشکِ کجاست دنیا همه اش کَشک و سرش پَشکِ کجاست سلّول به سلّول من اَر سَر به ثَناست پس این همه بَدمَست و هَچَل تَشکِ کجاست؟! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین...
ادامه شعراندیشه که از درون سر غارت شد هر فاجعه ای برای ما عادت شد در کشور ما اگر کسی می میرد گویند نگو مرده ،بگو راحت شد #میثم_پیران...
ادامه شعرشیخ از سر سجده سربرآورد، ببین! زاهد سر دیگ، لنگر آورد، ببین! از لحظه ی آمدش، حرم، بوی عفن باد آمد و بوی عن برآورد، ببین! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرصد بار الاغی چمنم نهر نمود با غر زدنش روز مرا ما زهر نمود خوشحال شدم من بخدا مثل یه طفل روزی که کلاغ از من و ما قهر نمود با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعردانی که به جز تو هوسی نیست مرا جز خواب وخیال تو کسی نیست مرا امروز گرت به داد این دل نرسی پیمانه سر آید.... نفسی نیست مرا...
ادامه شعر"آب آینه دارِ قابِ زیبایت شد" شاداب تر از فعلِ فریبایت شد میرابِ تو جویِ چشمِ مَن روشن دی شبنم بنشست و طرحِ دیبایت شد با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرآن قصه ی دلدادگی از یادش رفت حالا که شدم اسیر چشمانش رفت از عشق به گوش او سخن گفتم دوش انگار که قصه گفتم و خوابش رفت! #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۶ اسفند ۱۴۰۰...
ادامه شعردیدم کاین مرغ عشق، عاشق شده بود هر شب گریان و چون شایق شده بود چون بیماری من برایش لَعَبَست او هم در کار عشق حاذق شده بود با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرما را دل و جان سوخته تر پیوستی روحی که به آوار سخن بنشستی بر جان بنشستی و به تن دوخته تر در نیمه ی جان بریده تر بگسستی...
ادامه شعرگفتند که او خمار عشق است هنوز شوریده و مست و زار عشق است هنوز گفتم که برو غافل بیچاره بخواب عالم همه بر مدار عشق است هنوز...
ادامه شعرتغییر گلایه از اسارت دارد از نشئه و بی حال شکایت دارد پروانه شو امشب که ز ما دور تر است گاوی که به کهنه خوردن عادت دارد...
ادامه شعرهرگاه که او چشم به راهت نَشُدَست آنگاه که در کارِ گناهت نَشُدَست با اینکه سَرَت گرم و دلت سَرد ولی راحت بنشین، تیرِ نگاهت نَشُدَست با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خ...
ادامه شعرما افسردگانیم و فلک افسرده باز دست بوس این و آنیم از روی نیاز چو سگان دم تکان دادیم برای تکه ایی نان وام های گرفته را باید پس دهیم یک یک باز #محمد_مولوی...
ادامه شعراِقلیمِ غَزَل رازِ اَزَل فاش کُند عِشقَت بِکِشَد عِشق به فَرّاش کُند بِیتی زِ رُباعی گِرِه از ما گُسَلَد در کشورِ عِشقَت همه عَیّاش کُند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرروزی که زدم تمپک و نی یادت هست؟ آن روز دگر، اول دی، یادت هست؟ من مست نگاهت شده بودم مریم لیکن تو نگاهت به دوبی، یادت هست؟ با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرژرفای حمق چون که هزارش بگذشت دردش کند اسکان و عذارش بگذشت فالی که من از جوی عسل دست زدم از روز ازل لرز و مضارش بگذشت با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...
ادامه شعرامشب به جهان باب مراد آمده است شاه کرم و جود، جواد آمده است از عرش به خانهی امام هشتم جبریل امین به شادباد آمده است ۲۲ بهمن ۱۴۰۰...
ادامه شعر