شکر ایزد با قوا ایمان دلا پایداری قدسیانی شد نما گر به پا جشنی ظفرمندی عیان کس نداند واقعیّت ، جز خدا ولی اله بایبوردی 31 / 02 / 1400...

رفیقم نقش خوب قصه ها باش دلت دریا غریق لحظه ها باش همانند ردیفی درغزل آن آخر بیت دوای این غم و آن غصه ها باش

‌ «‏ذوقِ آغوش تو پروای گنه بـُـرده زِ یادم» دم و عطر تن‌تو زنده کند روح و نهادم راهی آنگه که شوم در سفر چشم خمارت چرخ گیتی بزند چرخ بر وفق مرادم...

باز خونریزان زمینی ای خدا خون آشامانِ جانی ، هر کجا قدرتی پیدا ، جنایت بینِ خلق خلق محرومی که له در زیر پا ولی اله بایبوردی 28 / 02 / 1400 ...

عمریست که افسرده دل و غمگینم غمگینم و دارو ندهد تسکینم از کشور غم به شهر شادی بروم بر مرکب وصل او اگر بنشینم

بندگی عیدی ندانی ، ای رها صوم ماهی باشدش فطری نما با همان فطریّه ، امدادی کنی یار محرومی شوی راضی خدا ولی اله بایبوردی 22 / 02 / 1400 عید سعید فطر مبارک باد ....

عید فطر، عید بندگی خدا.... عید آمده غم های زمانه را فراموش کنید امروز ز جام شادی و طرب نوش کنید چون چرخ فلک همیشه بر وفق تو نیست این پند چُنان غنیمت است اگر گوش کنید ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ #جواد_امیرحسین...

در لحظه های ناب جوانی چه با غرور در تند باد حادثه روزی به شب رسید در زندگی غبار دقایق چو بر شتافت ناگه شتاب ثانیه در لحظه ها رسید...

بنام خدا امشب شب عید است ولی دلتنگیم دلتنگ جهان بی غم و یکرنگیم ای کاش که مهدی برسد از سفرش ما در صف یاران، همگی می جنگیم... ................... عید فطر مبارک علی_رفیعی ...

بسم الله النور عید روزه داران به مناسبت عید سعید فطر صد شکر که عید روزه داران شده است صد مژده که موعد بهاران شده است ز آثار وفا و طاعت و نور و عمل اطراف زمانه نورباران شده است مهدی رستگاری هفتم مرد...

این چه احساسی به حکمت آن وجود همچو بیدی ، دم به دم راکع ،سجود کائناتی در ثنایی ، ای عزیز خالقی را حمد غیر از او نبود ولی اله بایبوردی 21 / 02 / 1400...

اگر کابل شهادت را به پا داشت حروفی مشترک با کربلا داشت دبیرستان سالار شهیدان ... بطور زنده یک سمت خدا داشت

آن حور که گویند مرا جان ندهد اَنهارِ عسل نیز به غلمان ندهد من حور و سه غلمان به عبایم بزنم این نسیه مرا نقد که آسان ندهد تقدیم به نگاه پرمهرتان با احترام رامین خزائی ...

از هُمر یادی کنی تا شکسپیر یاد گوته ،دانته افتی ، ای کبیر شاعران ایران را ، یادی کنی هر یکی نامی جهانی بس شهیر ولی اله بایبوردی 29 / 12 / 1399 ...

من آمدم به شَهرَت، به موزه یِ نقاشی گفتی بیا به کافه، یا حولِ آن حواشی بر دامنِ دماوند یا پایِ برجِ میلاد فرقی زِ هم ندارند، وقتی که تو نباشی عیسی نصراللهی...

ناشناسی دوش حملی مشک آب دوش دیگر ، بار گندم ،ای جناب در نهان پس کوچه هایی می گذشت پارسا مردی که دور از نازخواب ولی اله بایبوردی 15 / 02 / 1400 ...

برای همراه همیشگی ام ... چون ماه شب چهاردهم زیبایی چون مهر به قاب آسمان بی تایی تا چشم به چشم مستانه تو می دوزم دل مست شود ز ساغر مینایی ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ جواد_امیرحسینی ...

نیت عشق بود پاک تر از قطره اشک ساقیا می بده از خمره خیام‌ و ارشک عاشقان جامه درندبهر وصال رخ یار کعبه عشق بسوزد دگر باره ز رشک...

1 ای دوست هواخواه توام، گرچه ندانی در بند و گرفتار توام، گرچه ندانی هر چند نداری تو وفا بر من مسکین عمریست وفادار توام، گرچه ندانی 2 خوش باش دلا که یار من باز آمد آن جانِ ز تن رفته، به تن باز آمد گل ه...

حاصل عشق؛ تو دانی که شود تنهایی عشق پیری که زند سر؛ بشود رسوایی مرغ طوفان زده عشق منم؛ کاری کن عاشقی کن که نباشد دگرت فردایی...