- شاعران
- آرمان پرناک
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی آرمان پرناک
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | |
شهر | تهران |
بیوگرافی | - |
برکه آبی پا به آهم، ماهرویم می رود
آه! می بینم به آهی آرزویم می رود
«گندم از گندم بروید» وای بر من پس چه شد؟
هر سپیدی می نویسم شاملویم می رود
من مترسک، من گُنه کاری که جرمش عاشقی ست
دوست دارم گندمت ...
ماسک
اسکناس
لباس کهنه
کمد خاطراتت را دقیق تر بگرد
شاید لبخندی نو پیدا کردی
یکبار دیگر
به آینه نگاه کن
صورت مسئله آنقدرهم پیچیده نیست
شهر می تکاند
دامنِ خاکی اش را
از زمین خوردن ها
کودکا...
مثل بوسه ی تبر بر تن درخت
عشق
همان قدر لطیف
همان قدر خشن
در این لحظه
که به تماشای رقصِ مرگ نشسته ام
تو را در گوش باد زمزمه می کنم
به نام بلندِ بامِ خانه ی مان
به نام خوشه های روز طلایی
به نام خواهشِ گل های شبگرد
تو را زمزمه می کنم
ای شجاعدل زندگی
همیشه زنده...
* * * * * *
آنقدر پُرم از تو که بارم نکنی
آنقدر شبم تیره، که تارم نکنی
یکبار نشد قلب مرا گرم کنی
یکبار نشد ابر بهارم نکنی
* * * * * *
با هر تَپشی شکوفه ای می دیدیم
خیرات به راه بود، می بخشیدیم
...