- شاعران
- محمدکاظم پرستش
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی محمدکاظم پرستش
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | 12 /04/ 1372 |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | شاعر، نویسنده ، فعال حقوق کودکان |
شب اگر تاریک تر بود چه غوغا می کرد
گره از مشکل ما وقت سحر وا می کرد
شفقی گر بدمد وقت سحر محفوظ باد
که مسیحا به دمی خلق مداوا می کرد
ز تو ای شیخ که در میکده ها سرمستی
ز تو دیدیم که خورشید چه رسوا می کر...
هر چه از حق بشنوم از نای حق گوی من است
و آنچه آرامم کند آوای حق گوی من است..
ازآنچه از جور و جفا موجب شود وصل و فراق..
نی ملائک یا پری، سیمای حق گوی من است
رهرو عشقم که جز آن نیست درمانی مرا
کل عش...
دلم نزد بهاار است و تنم همچون خزان گشته
زمستان را به سر آور که رگبارش روان گشته
اگر بینی تو سودا را که اندر سر فغان دارد
چه دانی داغ صفرا رزا که اندر دل نهان گشته
اگر خواندی و درماندی ز فهم و درک اشعا...
آتشی دارم به سر با آن نباید سرکنم
یا ز جانش درکنم یا خاک ها بر سر کنم
با امید وصل او صد وصله را هجران دهم
بلبلان را گل دهم وانگه گلش پرپرکنم
چون نهالی ریشه زد خاک تعلق بگسلم
برکنم بنیاد هستی عرش...
قد و بالای چنین را تو بگو کجاست
به سرم شور زمان هست بگو شانه کجاست
به دلم گردش آفاق متل رخ توست
زچه در چاه زنخندان شده ام چانه کجاست
ز خدا خییر که بودست همین بوده که هست
دگر از کفر گذشتم دم شکران...