بیوگرافی فیروزه سمیعی
جنسیت زن
تاریخ تولد -
کشور ایران
شهر تهران
بیوگرافی کمی تا قسمتی شاعر و هایکو و داستان کوتاه
فیروزه  سمیعی

به لکنت زبان آب
در شرق بیداری /
از خواب پریده بود
به وسعت روز مدارا
دشمن دوست
آفتاب بود
مادرش گفته بود
قبل از مرگ آخری
و دوست دشمن
زمینی بود از میوه ی تجربه
تلخ خورده بود
در اولین پله ی شتاب ...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

چرا ؟!
چرا حالم خوب نمی شود
دکتر نسخه اش آفتابی نبود
یا قرص ها نسبت مستقیم
با گریه های ته نشین شده دارند
که از چشم ها سر می روند و بی محابا
دهان زخم
به طرح قهقهه می چسبانند

طرح را
به آینه می دهم ...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

یک ➖

کدام باغچه از زندگی منفجر می شود
وقتی شقایق داغدار
لاله دل خون
بنفشه کبود شلاق است

دو ➖

چشمهای آفتاب
غرقاب غروب اشک ریز
در کشتزار سوخته
برای خواب مترسک
قصه ی جادوگر شهر اُز می خواند

سه➖

...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

شاه پریا نشسته
با بال های شکسته

تو خونه راش ندادن
تو حوض نقره جسته

اشک می ریزه بهار بهار
آه می کشه قطار قطار

از پیشونی نوشتش
از سرگذشت زشتش

همش داره می خونه
از سختی زمونه

این جا که مهتاب نداره
د...

ادامه مطلب
فیروزه  سمیعی

یک ➖

شهر بیهوش در خواب جان میکند
شعور در خیابان بی شعوری
دنبال چه می گردد

دو ➖

می گردد من
از هزار تو
تو
در آینه تقدیر
تکثیر می شود.

سه➖

به احترام هجوم ملخ ها
کلاه از سر برداشت
خسته
بیدار ......

ادامه مطلب
تبلیغات
تست
ورود به بخش اعضا

انتشار ویژه
بازدید ویژه