فکر کن عشق بیاید سر و سامان ببرد
دل ما را پی تو تا به بیابان ببرد

هرچه از صافی دل نیز بدست آوردیم
باد با حالت دیوانه ی طوفان ببرد

تو بخندی و من از بغض ، گلوگیر شوم
در شب رقص تو یک ثانیه باران ببرد
...

از همان جاده ی طوفان زده بر می گردیم
از لب ساحل باران زده بر می گردیم

شب به دریا زده بودیم که با قوی سپید
چنگ بر صورت شیطان زده بر می گردیم

اهل دل از شب گرداب نخواهد ترسید
مثل طوفان بیابان زده بر م...

در خاک من بهانه ی باران فقط تویی
در عمق سینه گوهر پنهان فقط تویی

آئینه دار خلوت خوبان فقط تویی
آهوی خوش مرام و خرامان فقط تویی

شعر شکوه و شوکت دریای بیکران
باغ غرور و غنچه ی خندان فقط تویی

سروی که...

درمانده ام به دام پریشانی خودم
در من سکوت آینه تفسیر می شود
از بغض های کهنه که در من شکسته اند
آوار بعد زلزله تعبیر می شود

می سوزم از شراره ی غم های بی کسی
عمریست در درون دلم شعله می کشد
این آتشی که ...

احساس من مبنای دنیای حسد نیست
برقی که در احساس من آئینه زد نیست

عمریست دارم می نویسم ، درد دارم
حالا برای گریه کردن بغض بد نیست

راهی که از اول نشان دادی غلط بود
پاهای من راهی بجز رفتن بلد نیست

این...