نگاه سرد

ارسال شده در تاریخ : 17 شهریور 1401 | شماره ثبت : H9422200

با نگاهی سرد من همجنس طوفان می شوم
گاه در لاک شکستن نیز پنهان می شوم

کوه از کم طاقتی احساس را گم می کند
من همان کوهم که در احساس حیران می شوم

بغض ها را می خورم بر شعر خود دل می دهم
شعر از هر سو بیاید عین باران می شوم

آهوی کوهم که بعد از سالها دلبستگی
از خودم رد می شوم اهل بیابان می شوم

شهر را از غربت من پر کن ای باران ، که من
هرچه عاشقتر شوم در شهر کتمان می شوم

شعر گندمزار موهای تو را خواندم ، ببین
آیه آیه با نفسهایت مسلمان می شوم

باد در موهای من فهمید احساس مرا
گاه با دست نسیمی هم پریشان می شوم

#پرستش_مددی

پرستش مددی از دفتر : محراب پرستش (۱۲) 19 شهریور 1401 5نظر

غزل عمومی عمومی

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 5 ارسال نظر جدید

نظر 5

امیر عاجلو 19 شهریور 1401 00:59

.مانا باشید و شاعر
- پرستش مددی 25 شهریور 1401 16:48
  
  با درود ، یک دریا سپاس
محمد مولوی 19 شهریور 1401 12:12

سلام و درود استاد گرامی
- پرستش مددی 25 شهریور 1401 16:50
  
  با درود ، یک دریا سپاس جناب مولوی گرانمهر
سیاوش دریابار 27 شهریور 1402 12:08

سلام
درود فراوان