باران دلا ! با گریه ی مستانه ی باران ، چه خواهی کرد ؟! زِ سوزِ خاطراتِ مانده بر خاکسترِ جانان ، چه خواهی کرد ؟! تو از آرامشِ آن کوهِ ویران ، قصّه ها گفتی شب است و آسمانِ دل ، پُر از نجوای بی پایان ، چه خواهی کرد ؟!
شاعر از شما تقاضای نقد دارد
درودها بانو زیبا و دلنشین است گریه ی مستانه ی باران، سوزِ خاطراتِ مانده بر خاکسترِ جانان ، آرامشِ کوهِ ویران ، و نهایتا آسمانِ دلی که پُر از نجوای بی پایان است...چه تعابیر شاعرانه و تامل بر انگیزی!به به
سپاااس از شما...بزرگوارید.
.مانا باشید و شاعر
سپااااس...
درود بر شما. زیباست
درود استاد...
هزاران درود بانو
درود بر شما...
هزینه کتاب + هزینه ارسال از طریق پست
نقد 2
رضا زمانیان قوژدی 07 امرداد 1399 12:15
درودها بانو
زیبا و دلنشین است
گریه ی مستانه ی باران، سوزِ خاطراتِ مانده بر خاکسترِ جانان ،
آرامشِ کوهِ ویران ، و نهایتا آسمانِ دلی که پُر از نجوای بی پایان است...
چه تعابیر شاعرانه و تامل بر انگیزی!به به
فرزانه فغانی 18 دی 1399 00:15
سپاااس از شما...بزرگوارید.