- شاعران
- معین حجت
- دفتر شعر سرکش کرمانی
- شعر بی وفائی دوستان | معین حجت | شعر ایران
معین حجت
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بی وفائی دوستان
خواستم دل را قوی دارم ، شکایت میکند
عقل هم این ساده بودن را ملامت میکند
قصّه ای خواندم ز دنیا، مملو از تکرار بود
سطر سطرش دشمنی ها را حکایت میکند
چیست این خصلت که از هم در گریزیم اینقدر
جای اُلفت، کینه در دلها سرایت میکند
داستانِ این بشر هرگز تکامل را نیافت
نسلِ قابیلی به هابیلی حسادت میکند
یوسف از ظلمِ برادرها درونِ چاه شد
گرچه راوی مکرِ شیطان را روایت میکند
این سوال از خود هزاران بار پرسیدم،خدا
وقتِ آسایش چرا دنیا خساست میکند
عزلت از ناچاریست و بی وفائی های دوست
چرخِ گردون، کِی محبّت را کرامت میکند
اَشرف المخلوق اگر بر خود ندارد رحم ، پس
عمرِ کوته بهتر و ، من را کفایت میکند
وزن عروضی : فاعلاتون فاعلاتون فاعلاتون فاعلن
سروده شده در تاریخ : 1399/2/24
کاربرانی که این شعر را خواندند
مسعود مدهوش (25 /02/ 1399) | محمد مولوی (25 /02/ 1399) | سیدمحمد طباطبایی (25 /02/ 1399) | علی معصومی (25 /02/ 1399) | معین حجت (25 /02/ 1399) | خسرو فیضی (25 /02/ 1399) | فرهاد نیکبخت (25 /02/ 1399) | ولی اله بایبوردی (25 /02/ 1399) | ابراهیم حاج محمدی (25 /02/ 1399) | مرضیه نورالوندی (25 /02/ 1399) | مینا یارعلی زاده (25 /02/ 1399) | محمد رضا درویش زاده (25 /02/ 1399) | منوچهر فتیان پور (26 /02/ 1399) | مرتضی دولت ابادی (26 /02/ 1399) | محمود حنیفی (27 /02/ 1399) |
رای برای این شعر
نظر 26
-
مسعود مدهوش 25 اردیبهشت 1399 11:10
درود بر استاد سرکش کرمانی
زیباغزلی بس زیبا،دلنشین و آموختنی را خواندم و حظ کردم
سایه حضرتعالی بر سر شعر و فرهنک و ادب مستدام
چیست در ما خصلتی، اینگونه از هم در گریز
جای الفت، کینه ها در دل حکومت می کند -
محمد مولوی 25 اردیبهشت 1399 11:14
سلام و درود
بر استاد غزل زیبایی بود
**************
جسارتا استاد ...
هابیل و قابیل دو نفر بودند
با هم کنار نه آمدند
قابیل هابیل را کشت!
اکنون که هشت میلیارد ” آدم” هستیم !
با درود هایم
-
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 12:10
سلام به دوست بزرگوار و بی ریایم جناب مولوی ...
بله حق با شماست ، این بشر ( به جز تعداد اندکی )راه تکامل واقعی را هرگز به درستی نپیمود
-
-
سیدمحمد طباطبایی 25 اردیبهشت 1399 12:09
درودتان حضرت عشق
تبارک الله:
عزلت از ناچاری است و بی وفائی های دوست
چرخِ گردون، کِی محبّت را کرامت میکند
ای جان بفدای تو و آن کلک شکر بیزت
محظوظمان کردید استاد فرزانه عمرتان دراز باد-
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 12:12
سلام و هزاران درود سید بزرگوار و دوست داشتنی ...
محبت دارید ، در این ایام حقیر را از دعای خویش فراموش نفرمایید ... .
سپاسگزارم
-
-
خسرو فیضی 25 اردیبهشت 1399 12:40
. درودها نثارتان باد
. استاد گرانمهر و اندیشمند . استاد معصومی ( حکومت ) را دیدند
. و بنده ( کرامت ) را . . بیم آن دارم . . شخصی با نام . . . . شاعر مهمان . . . . بیاید
. و با آن لحن ( دوستان !!! ) و غیر توهین نامه !!!! و آن کلمات ( زیبا )
. نقدی هم برای شما بنویسد . . همچنان که برای استاد ( بایبوردی ) نوشتند
. بنده هر ( چیزی ) که مرتکب بشوم به دیوار اتاقم میخ کوب می کنم !!!!!
. بهتر که نقد شاعر مهمان نثارش . .
. در پناه خدا باشید و بتابید همیشه به مهر و شعر
. -
-
ولی اله بایبوردی 25 اردیبهشت 1399 15:11
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعل
غزلی شیوا با پیامدی دلنشین ...
گوش شنوا می خواهد بوی خوشش را بشنود ...
سلام و درودها
استاد ارجمند جناب حجّت مهر آفرین
تقدیمی :
علّم الاسما بخواند آدم که شد سردار عشق
در مسیر سیر الله جا گزین پرگار عشق
قاب قوسینی که در قرب انا الحقی بجا
منتخب شد منتها تنها سرای دار عشق
.
.
.
ولی اله بایبوردی
-
ابراهیم حاج محمدی 25 اردیبهشت 1399 15:50
درود و سلام
تفاوت میان{{ سیرالی الله}} و {{ سیر الله}} از فرش تا عرش است. و مگر الله سیر می کند ؟
-
-
مینا یارعلی زاده 25 اردیبهشت 1399 17:36
درود و مهر جناب حجت ادیب بزرگوار
بسیار خواندنی و پر از اندیشه های ناب
بهره ها بردم هم از شعر زیبای شما
و هم از نظرهای خوبِ این صفحه
زنده باشید
-
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 18:02
سپاسگزارم بانو لطف دارید ...
البته همان گونه که واقفید این انتقادات و پیشنهادات سنجیده و به جا که اساتید بزرگوار خصوصا استاد حاج محمدی در این صفحه داشته اند نه فقط برای حقیر بلکه برای همه دوستانِ علاقه مند میتواند بسیار مفید واقع گردد ..
شما به نکته ی ظریفی اشاره کردید
-
-
-
محمد رضا درویش زاده 25 اردیبهشت 1399 18:23
در محضر شما بزرگان حرف زدن خیلی سخت و طاقت فرساست به نظر این بنده حقیر اگر
شعر از نظر ادبی ووزن ایراد داشته باشد ایراد وارد است و گرنه
اینکه شاعر چه کلمه ای را باید بکار ببرد دور از انصاف است این شعر
دیگراز او نیست آنوقت شما شعر را سروده اید نه او شعر احساس شاعر است سپاسگزارم جسارت مرا ببخشید-
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 18:50
خیر دوست بزرگوارم جناب درویش زاده ،شعری ماندگار و قابل ارزش است که از هر گونه ایرادی عاری باشد ،وقتی استاد بزرگواری حضور دارد که میتواند به خوبی اینجانب و دوستان را راهنمایی کند باید نهایت بهره را برد ، اما همیشه هم قرار نیست تمامی نظرات را بدون چون و چرا پذیرفت باید کاملا بررسی نمود ... و در پایان نظر نهایی با خود شاعر است...
چند تغییر کوچک هرگز مالکیت سروده را خدشه دار نمیکند ...
دوستانی که علاقه مند سرودن شعر کلاسیک هستند حتما باید عروض و قافیه را آموزش ببینند ، چرا که اگر این اصول در شعر کلاسیک رعایت نگردد هرگز نمیشود نام غزل ، رباعی ، قصیده و ... را بر روی آن سروده گذاشت...
سپاس از حضورتان -
ابراهیم حاج محمدی 25 اردیبهشت 1399 21:16
درود دوست عزیز و ارجمند
به هیچ وجه الزام و بایدی در کار نیست . پیشنهاد است و کمین همانگونه که ملاحظه می فرمائید برای هر موردی دلیل دارم . حالا بزرگواری مثل جناب حجت و حضرت دوست جناب معصومی و جناب طارق و سرکار خانم اسفندیاری با نهایت تواضع و فروتنی ایرادات و پیشنهادات را بررسی می کنند و در صورت صلاحدید می پذیرند و افرادی هم پیدا می شوند که وقتی بر سروده ی آنها لغزش وزنی ای یا ضعف تالیفی و یا حشوی و یا هر عیب و ایراد ادبی ای گوشزد می گردد بی آنکه دفاع منطقی کنند {{ که صد البته سوادش را ندارند اگر چه ادعاشان گوش فلک را کر کرده }} الم شنگه و یا علم شنگه در می آورند.
کسی که هم در استقبالی که از حضرت حافظ کرده است چندین لغزش وزنی در حد حتی یک رکن افاعیلی دارد و هم در نخستین بیت استقبالی که از حضرت مولانا کرده است مرتکب لغزش وزنی شده است و در دیگر ابیات آن چندین ضعف تالیف دارد و از شخص حقیر خواهش و التماس کرده است که
{{ .. . این که از همه دوستان ایراد می گیرید(( جمله معترضه عرض کنم که دروغ فاحش و محضی است علاوه بر دروغ دیگری که همین فرد به من نسبت داده)) دُرست نیست . . باعث نا امیدی می شود. شما استاد حکیم توس . . بیا و ما را ببخش . . اجازه بده در آرامش با دوستان. محفلی داشته باشیم . . شما را بخداوندی خدا سوگند . . دیگر راهنمایی نکنید}}
جالب اینجاست که همین فرد از من دعوت به عمل آورده که
{{ در سایت مهر بانو صدف درخشانی شرکت کنید . که جلسات حضوری نقد و تشویق دارد . بنده بلحاظ استقبالی از خواجه شیراز. در یکی از جلسات تشویق شده ام . آیا این مورد نمی تواند آرزوی شما باشد }}
یعنی همان سایتی که استقبال سرشار از لغزش وزنی و ضعف تالیف او از حضرت حافط را تشویق کرده است}}!!!!
البته به این بیچاره باید حق داد . آخر از چون اویی چه انتظار که عقلش این اندازه هم قد نمی دهد که فردی چون من که تسلطش بر زبان عربی بیشتر از تسلط او بر زبان مادری اش است و ملمعاتی فراوان و بلکه سروده ها و غزل ها و قصیده های تمام عربی دارد را چه حاجت که برای محک خوردن سروده هایش به سایتی مراجعه کند که صاحب آن سایت از تشخیص لغزش های وزنی و ضعف تالیف های متعدد استقبالیه ی او از حضرت حافظ عاجز مانده است.
شایان ذکر است که:
نتیجه ی چنین خلق و خویی بچه گانه هم چیزی جز این نبوده و نیست که پس از به ادعای خودش چندین سال کار باصطلاح ادبی آثارش از آثار یک مبتدی هم پر اشکال تر است.
[[خداوند همه مومنین را از دروغ که هر شیر پاک خورده ای از آن پرهیز دارد مصون دارد]]
-
-
-
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 19:56
شما بزرگوارید دوست عزیزم من هم از دانش و اندیشه ی والای جناب عالی قطعا بهره مند خواهم شد
از ابراز محبتتان بسیار سپاسگزارم
-
-
منوچهر فتیان پور 26 اردیبهشت 1399 13:16
سلام و درود خدمت شما استادبززگوار
بسیار عالی سرودی بهره ها بردم از شعر زیبای شما
شهادت مولا علی بشما بزرگوار تسلیت عرض می کنم
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
نقد 13
علی معصومی 25 اردیبهشت 1399 12:08
درود و عرض ارادت
جناب حجت نازنین
سروده ای ناب با رنگ و طعم حکیمانه
بسیار عالی
◇◇◇◇
بدلیل ساختار قافیه در بیت سوم
پیشنهاد دارم که بجای حکومت از کلمه "سرایت" استفاده فرمائید
التماس دعا....
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 12:18
سلام به دوست فرهیخته و بزرگوارم جناب معصومی ...
پیشنهاد بسیار خوبیست ، همینگونه خواهم کرد ...
چیست در ما خصلتی اینگونه از هم در گریز
جای الفت کینه ها در دل سرایت میکند
سپاسگزارم
ابراهیم حاج محمدی 25 اردیبهشت 1399 15:41
حضرت دوست جناب استاد حجت عزیز سلام و درود
اولا : همانگونه که حضرت دوست جناب معصومی اشارت داشته اند از خیر حکومت بگذرید شایسته تر است
ثانیا: مصرع پنجم را اگر بگویید:
چیست این خصلت که از هم در گریزیم اینقَدَر
از شر ضعف تالیفی که خود نمایی می کند رهایی می یابید
ثالثا: مصرع ششم را هم با یک جابجایی کوچک اگر بفرمائید:
جای الفت، کینه در دلها سرایت می کند
چون بلحاظ اِفرادِ ((الفت)) کلمه ی (( کبنه )) هم مفرد باشد بهتر خواهد بود
رابعا: ذهن وقاد استادی چون شما تصدیق خواهد کرد که فرق ظریفی است، میان(( تکامل یافتن )) و (( تکامل را یافتن)) بنا بر این اگر می فرمودید :
((داستان این بشر روی تکامل را ندید)) سزاوارتر بود.
خامسا: آنچه در عالم واقع اتفاق افتاد و قرآن کریم هم بدان اشارت دارد قابیل به هابیل حسادت ورزید و او را کشت و نه بالعکس:
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَا بِبَاسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ
بنا بر این سزاوار است که گفته شود :
نسل قابیلی به هابیلی حسادت می کند
سادسا : مصرع نخست بیت مقطع را بی هیچ تغییری و فقط با یک تغییر نوشتاری بدین صورت مرقوم فرمایید:
{{ عزلت از ناچاری است و بی وفائی های دوست}}
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 17:31
سلام به استاد بزرگوار و فرهیخته جناب آقای حاج محمدی ...
بسیار بسیار سپاسگزارم از انتقادات سازنده و پیشنهادات کاملا سنجیده ی جناب عالی ...
وقتی میگویم وجود شما موهبتی است بزرگ برای شاگردی مثل من ، باور بفرمایید عین حقیقت را میگویم ...
بیان این مطلب را الزامی می دانم که اینجانب دلیل اصلیم از حضور در سایت شعر ایران همین نکته بوده است که فرزانگانی همچون شما با دیدن ایرادات سروده هایم در هر چه بهتر گردیدن شعرم مرا یاری نمایند ...
با تمامی آنچه که فرمودید کاملا موافقم و اعمال خواهم کرد فقط یک سوال برایم پیش می آید که استاد بزرگوار آنجا که فرمودید مصرع پنجم را بدین شکل تغییر دهم آیا در کلمه ی ( گریزیم) مگر ( زیم )هجای کشیده محسوب نمیگردد و در وزن خلل ایجاد نمیکند ؟
لطفا این موضوع را نیز برایم روشن بفرمایید ...سپاسگزارم
بعد از توضیحات تکمیلی شما سروده ام را با تغییرات در زیر پیام شما خواهم نوشت ...
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 19:11
سلام مجدد استاد، خودم بررسی کردم متوجه این موضوع هم گردیدم اینگونه میشود :
چی/س/ تی/خص/لت/ک/از /هم /در/گ/ ری/زی/می/ق/در
فا/ع/لا/تون/فا/ع/لا/تون/ف/ع/لا/تون/فا/ع/لن
شما کاملا درست فرمودید ، باز هم سپاسگزارم
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 19:23
و اما سروده با اصلاح :
خواستم دل را قوی دارم شکایت میکند
عقل هم این ساده بودن را ملامت میکند
قصّه ای خواندم ز دنیا ، مملو از تکرار بود
سطر سطرش دشمنی ها را حکایت میکند
چیست این خصلت که از هم در گریزیم اینقدر
جای اُلفت کینه در دلها سرایت میکند
داستانِ این بشر روی تکامل را ندید
نسلِ قابیلی به هابیلی حسادت میکند
یوسف از ظلم برادرها درونِ چاه شد
گرچه راوی ،مکرِ شیطان را روایت میکند
این سوال از خود هزاران بار پرسیدم ،خدا
وقتِ آسایش چرا دنیا خَساست میکند
عزلت از ناچاری است و بی وفائی های دوست
چرخِ گردن ، کِی محبّت را کرامت میکند
اَشرف المخلوق اگر بر خود ندارد رحم ، پس
عمرِ کوته بهتر و ، من را کفایت میکند
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 19:38
باز هم سپاس از شما و دوست عزیزم جناب معصومی
علی معصومی 26 اردیبهشت 1399 20:25
درودی دوباره بر جناب حجت نازنین
و سپاس از این همه مهر و ذره پروری
◇◇◇◇
نغمه هایت جاودان
¤¤¤¤
خویش را همسایه با آن بی نهایت می کند
هر کسی در کار خیری گر سعایت می کند
معین حجت 27 اردیبهشت 1399 18:19
ابراهیم حاج محمدی 25 اردیبهشت 1399 21:23
سلام و درود مجدد حضرت دوست جناب حجت عزیز
هنوز داشتم تایپ می کردم که توضیح دهم که خوشبختانه ذهن وقاد حضرتتانشما به فطانت حقیقت را دریافت.
از درگاه خداوند متعال مسالت دارم شمه ای از تواضع و فروتنی حضرتتان را از کمین دریغ نفرماید . ضمنا گویا من و شما اصالتا همولایتی هستیم
معین حجت 25 اردیبهشت 1399 21:45
سلام جناب حاج محمدی نظر لطف و محبت شماست ، بزرگوارید...
بله از فامیلی شریف شما به این موضوع ظن برده بودم که احتمالا زیاد شما کرمانی هستید..
بهر حال استاد ، کرمان دل عالم است و ما اهل دلیم ...
حقیر از شاگردان سی و اندی سال پیش استاد احمد اسدالهی ( شعله کرمانی) رئیس انجمن خواجوی کرمانی هستم که خدمات زیادی به جامعه ادبی کرمان انجام داده اند و همکنون نیز شاگرد هر دوی شما بزرگوارانم
ابراهیم حاج محمدی 26 اردیبهشت 1399 02:49
{{ و اگر ساغر باشی به وزن و قافیه ی تهی قناعت مکن. بی صناعتی و ترتیبی شعر مگوی که شعر راست ناخوش بُوَد. محلی باید که بود اندر شعر یا صناعتی به رسم شعرا چون متضاد و مزدوج و موازنه و مسجع و مانند این..... علم عروض نیک بدان و علم شاعری و القاب و نقد شعر بیاموز}}
از: قابوسنامه در آئین و رسم شاعری
معین حجت 26 اردیبهشت 1399 13:49
درود بر شما