امشب دوباره بخوان

.....
امشب دوباره بخوان
من یک جزیره ی دیگر را
به آب
وعده داده ام.
● #همایونتاج_طباطبایی، دفتر لحظه های مکرر ویرانی
---------------------
پوستِ انداخته ی غروب را  باد کشانده  تا توی شب کشانده.
بوی قاه قاهِ بی وقت   بوی برگ های پوسیده ای که زنی وقت دارد وُ جارو نمی کند   می آید.
ببین چگونه  به قیژقیژ دری بُرده ام  که غریبه ای را   در شبی تاریک  تو می آوَرَد. 
غریبه می دود به من   تا به خودش برسد.
من  چسبیده ام به یک رقم کوریِ دلخواه ...
نگاه کن   برفِ تویِ ساعتم   همچنان   آشفته می بارد.
درِ چاهِ تویِ ساعتم را   به عمد باز بگذار
این چاه پُر از نگاتیف های سوخته است.
تویِ نگاتیف هایِ سوخته   قوزک های رقص درد می کشند.
سایه ی رقص ها  نیم مرده  افتاده بر بام ها
غریبه   باید آواز بخواند
آوازهای فلسفی از ظهر آدم برفی ها
چسبیده ام به آدم برفی ها   به یک رقم سپیدیِ زوری.
#احمد_آذرکمان
در ته مانده ها ی مهر هزار و چهارصد

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 48 نفر 65 بار خواندند

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا