چوپان و گوسفند

چوپان و گوسفند

روزی چوپانی ، در میان نی زدن هایش ...
در فکر گوسفندانش بود ! همچنان که نی می نواخت
با خودش هم حرف می زد و می گفت :
گوسفندان عزیزم بچرید و فربه بشوید ..

روزی قصابی شما را سلاخی می کند ،
اگر شانش به آورید در میان باقلا پلویی باشید
بر روی میزی اشرافی ...
یا که در سیخ کبابی
یا که در دیزی یک قهوه چی
یا که ...نمی دانم !
در سفره ی فقری هم ، گذرش خواهد افتاد ؟!
ولی ...این را می دانم ...خوب هم می دانم ،
گذر پوست به دباغ خانه خواهد افتاد .

#محمد_مولوی

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 309 نفر 746 بار خواندند
محمد مولوی (19 /03/ 1399)   | ابراهیم حاج محمدی (20 /03/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (26 /03/ 1399)   |

نظر 3

  • محمد مولوی   19 خرداد 1399 18:34

    بُزی ‍! زار و ناتوان در حال هلاک شدن بود

    قصابی به دنبال ” پیه” اش می گشت !


      #محمد_مولوی
    کاریکلماتور big grin

  • محمد مولوی   24 خرداد 1399 13:22

    13:10 1399/01/28
    وزیر بهداشت چین میگه ویروس ممکنه از طریق باد شکم هم خارج بشه ! والا گیجمون کردین ماسکا رو کجا بزاریم ؟!
    نقل قول

    پدرم از پدربزرگ اش شنیده بود که:
    همه چیز گوسفند به ” درد” می خورند . از گوشت و پوست و دنبه و دنبلان ، پشگل اش ؛ یه باد شکم ” چس” هم دارد اونم توء دهن من !
    هـــی کجایی بابا ...ببینی باد شکم هم خطرناک شده است .

    جهت تلطیف فضا شوخی شوخی

    محمد مولوی

  • محمد مولوی   14 تیر 1399 17:59

    هیچ سگی قلم گاو را نمی خورد ...
    تقصیر ” تام و جری” بود!!
    قسم به نان و سوپ قلم
    به آن آشپزی که سوپ می پزد
    به آن خورنده که خوب می خورد
    به قصاب و سلاخ و ” قناری” که
    گوشت ران را جدا می کند از قلم
    استخوانش به ما برسد کافیست !!
    مبارک باد ” روز قلم” برای آنان که
    خوب می نویسند ...
    و هنوز معروف نشده اند .

    محمد مولوی
    متنِ طنزhappyhappyhappy

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا