ای پدر ای مظهر لطف و کرم
یاد تو نقش نگین خاطرم
در شبانگاهان تار زندگی
دست تو همچون مسیحابرسرم
همچوشمعی روشنی بخشی به من
من چو گردی برسر خاکسترم
چون سلیمانی به ملک زندگی
در مقابل من زموری کمترم
جز تو و آن مهربانیهای تو
کس نگنجد در خیال و باورم
ای پدر ای مظهر رنج و تلاش
ای در این دنیا بهشت دیگرم
چون ببینم پینه های دست تو
رنجهایت را بخاطر آورم
گر به خوابم یادت افتد در شبی
عطر مهرت سرکشد از بسترم
روز و شب پیوسته گویم هر نفس
شکر ایزد چون توباشی در برم
در ادای جرعه ای از لطف تو
هیچ نتوانم و دانم قاصرم
این توبودی روی گرداب بلا
تکیه گاه و جانپناه و یاورم
تا تورا دارم همیشه دلخوشم
سایه ات چون تاج شاهی برسرم
آرزو دارم که از لطف خدا
زنده باشی شادمان ای سرورم
زیر ایوان محبت سالها
بگذرانی عمر را با مادرم
مینویسم شعر با یادت پدر
نام زیبای تو را در دفترم
کی توانم وصف خوبی های تو
در توانم نیست تنها شاعرم
31فروردین78
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 20 خرداد 1399 19:20
لطیف و دلنشین
محمود گندم کار 29 خرداد 1399 14:33
سلام سپاس از لطف حضور شما
منصور آفرید 20 خرداد 1399 23:25
با درود استاد گندم کار: بسیار زیبا
محمود گندم کار 29 خرداد 1399 14:36
سپاس از محبت و لطف حضرتعالی
کرم عرب عامری 21 خرداد 1399 01:33
درود و سلام گرامی
محمود گندم کار 29 خرداد 1399 14:38
سلام عرض تشکر..ممنون از حسن توجهتان
ولی اله بایبوردی 21 خرداد 1399 08:07
سلام و درودها
هر چه از والدین گفته شود باز کم است
خدایان کودک والدین می باشد
کودک امانتی است از آن خدا در اختیار والدین
کودک گلی است از گلهای بهشت پرورش یافته یِ دست مادر و پدر
قدر دان والدین خودمان باشیم
دستمریزاد
خدا قوّت ، عزّت زیاد
مفرد تقدیمی :
فرزند خلف عصای دست پدر است
بر گردن مادران به از صد گُهر است
ولی اله بایبوردی
محمود گندم کار 29 خرداد 1399 14:40
سلام عرض ادب.تشکر از حسن نظر و لطف حضورتان