ترانه شماره ۶

تو که میگی از بَری حرفامو
پس چرا منتظر توضیحی
آخرش منم که باز محکومم
تو سریع میاری یه توجیهی

خودتو خالی بکن با حرفات
پرم از هر چی که توی سرته
ولی تا این حد منو خورد نکن
اینی که روبروته همسرته

دلمو واسه تو جارو کردم
که به چشم تو بیام دیده بشم
تو رو روو چشم خودم جا دادم
شاید اینجوری پسندیده بشم

من که خیلی وقته به تو باختم
از همون روزی که تو رو دیدم
عزیزم تقصیر تو نیست میدونم
من زیادی به خودم حق میدم

نگرانم که یه وخ(وقت) روزی بشه
دلتو خرج یکی دیگه کنی
ولی اون قدر تو رو خوب ندونه
بگه هر کاری که اون میگه کنی

نگرانم که دلت تنگ بشه
واسه اون کسی که دلتنگ تو نیست
تو براش سنگ تموم بزاریو
ببینی اون اصلا همسنگ تو نیست

توروبهتر از خودت میشناسم
گول ظاهرِ کسی رو میخوری
نگرانم که چشات غرق بشه
خودتم اصلا نفهمی چطوری

توی دنیایی که پر از گرگه
نگرانم که به بیراهه بری
نگرانیم میدونم بیخود نیست
تو میخوای هر جایی که چاهه بری

تو میگی خونه برات زندونه
تو دلت میخواد بری ازپیشم
تو میگی میخوای که آزاد باشی
میگی این منم که سدت میشم

عزیزم ضربه ی کاری رو زدی
دستامو ببین بالا واستادن
دستامو ببین که تسلیم شدن
به اسارت دلم تن دادن

من که خیلی وقته به تو باختم
آخرش منم که باز محکومم
عزیزم تقصیر تو نیست میدونم
من زیادی ساکت و آرومم

نگرانم که تو مثل من بشی
نگران و عاشق و دلداده
زندگیت وقفه یه نامرد بشه
دلتو بشکنه خیلی ساده

نگرانم که بخوای برگردی
سمت من دری بخوای باز کنی
ولی اون روز دیگه دیرشده باشه
من نباشم که برام ناز کنی

ایمیل مقصد