خاکی که پر از گل بود از خون شهیدش
خون موج زند در دل هر سنگ و حدیدش
ایران سرافراز پر از مرد دلیر است
با زور و زر خود نتوانید خریدش
باغی است پر از سرو سرافراز به عالم
در دست جوانان برومند کلیدش
هر کس که طمع کرد در این خاک گهر خیز
شمشیر نگهبان وطن دست بریدش
نقشی است به بستان که شما را بنوشت است
تا گوش بگیرید شما پند و نویدش
کوهی است سرافراز در این خاک چو البرز
اسکندر از این کوه نصیبی نرسیدش
هر کس که به ما تاخت به خود نیز ستم کرد
هر فاتحی اینجا کله از سر بپریدش
دشمن به چه تهدید کند باز خدیوی
خاکی که پر از گل بود از خون شهیدش
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 22 بهمن 1399 20:51
لطیف و دلنشین
محمدحسین خدیوزاده 02 اسفند 1399 01:48
سپاس
کاویان هایل مقدم 22 بهمن 1399 23:23
حماسی سروده ای به غایت متین
محمدحسین خدیوزاده 02 اسفند 1399 01:48
سپاس شاعر عزیز
مجید ساری 23 بهمن 1399 22:33
غزلی بسیار زیبا و عالی برای سرزمین خوبی ها ایران عزیز
که امیدواریم باقیمانده های این خاک به خوبی باقی بماند انشالله
که جوانان این خاک آب را باخون خود
رنگ کردند تا آبروی این کشور باقیماند
ولی افسوس . . .
محمدحسین خدیوزاده 02 اسفند 1399 01:49
جوانانی پرذوق چون شما دوست شاعر
مرضیه نورالوندی 24 بهمن 1399 00:51
درودها بزرگوار، قلمتان مانا
محمدحسین خدیوزاده 02 اسفند 1399 01:50
سپاس بانو
افسانه پنام 24 بهمن 1399 09:52
درود برشما،مفهوم ومعنای خوبی را رقم زدید
محمدحسین خدیوزاده 02 اسفند 1399 01:50
سپاس بانو