تو به گریه های شب تکیه نکن
بذار از خنده تو جون بگیرم
غم این دربدرو چاره نکن
نذار از حسرت چشمات بمیرم
من به دیوانگی تو مومنم
دنیا رو با تو میخوام سفر کنم
وسط این شب ممتد سیاه
شهر رو از عشق تو با خبرکنم
تویی هم بغض همیشگی من
همصداترین رفیق عاشقی
معنی باور همصدا شدن
وسط غربت عطر رازقی
تو به ضجه های من عاشق باش
واسه پر پر شدنم غصه نخور
به گلایه های من تکیه نکن
واسه تنها بودنم غصه نخور
که صدات طلایه دار بودنه
توی این قبیله ی شکستنی
به تو مومنم توو این شهر سیاه
به تو که حس قشنگ بودنی
ای عزیر همصدای و هم نفس
ای همیشه هم قبیله پیش من
ای تو موعد همیشگی من
منو از عمق دلت صدا بزن
تو وجودت واسه من مسکنه
مرهم عزیز زخم های منه
گل سرخ قصه غریب من
تشنه ی به پای تو شکستنه
تو به گریه های شب تکیه نکن
تو خودت ضجه ی هر ترانه ای
شب و با ستاره هاش تنها نذار
که تو تک ستاره ی شب منی
سید علی کامران
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 بهمن 1399 23:48
.مانا باشید و شاعر