آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

بوی صبح ایران

ارسال شده در تاریخ : 22 فروردین 1400 | شماره ثبت : H9415765

صبح یک روزِ تماشایی پاییز
که با غُرغُرِ گوشی
نَفَسِ خواب شبم بندآمد
بعدِ یک چند
کش و قوس بلند
که به رگ های سر و کتف و دهانم دادم
شاخۀ تابش خورشید که خود را آرام
از کنار پرده
به روی نقش و نگارِ قالی انداخته بود
همۀ فکر و نگاهم را
یکباره ربود
صورتی عینِ خودم
پشت آیینه به من زُل زده بود
صبح شاداب به رویم خندید
پنجره نیم نگاهی به نگاهم انداخت
و به نرمی گذرِ چشم مرا
به تماشای تمامِ آنچه
در پسِ شیشۀ آن
در جریان بود کشاند
کوچه ای خلوت و نمناک ز بارانِ سحر
خانه ای نیمه تمام و بی در
پیر مردی ندّاف
لاغراندام و نحیف
با صدایی بی جان
در پی یافتن طالبِ رختی تازه
وانتی پر ز اثاثِ کهنه
رنگ و رو رفته تر از وانت و رانندۀ آن
وبلندگویی که ، با صدایی خش دار
همۀ اهل محلّه را
به بیداری سفارش می کرد
قسمتِ ناقصِ یک مستندی بود
که آنی به نگاهم چسبید
تازه فهمیدم خواب
لحظه های به هدر رفتۀ عمرم بوده
تازه فهمیدم ما
اگر از چشمۀ بیداری خود
هرچه قدر نوش کنیم باز کم است
هرچه به نغمۀ بیدار شدن
با وَلَع گوش کنیم باز کم است
ناگهان حسِّ نیازم به خوراک
ناخودآگاه مرا
به سوی مطبخ و یخچال کشاند
قُل قُلِ کتری و زیبایی رنگِ چایی
بوی یک بربری تازه و داغ
بوی یک تکّه پنیرِ لیقوان
بوی صبحِ تهران
بوی صبحِ ایران
بوی کمیاب و دل انگیزی بود
بوی زیبایِ صبحِ بیداری

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 69 نفر 83 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /01/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (23 /01/ 1400)   | علی مزینانی عسکری (23 /01/ 1400)   | عنایت کرمی (23 /01/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (22 /01/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا