حالا که میروی بگذار تماشا کنم تو را
با اشک و آه، دوباره تمنا کنم تو را
حالا که میروی غزلم را بخوان و برو
شاید به معجزه ی شعر،شیدا کنم تو را
حالا که میروی بگذار نگاهی به یادگار
باشد به روز فراق تا هویدا کنم تو را
حالا که میروی سخن از قصه مان نگو
خواهم که از سنگ دلی مبرّا کنم تو را
حالا که میروی بکُش این بغض خفته را
ترسم فرو بریزد و رسوا کنم تو را
حالا که میروی کمی آهسته تر برو
بگذار یک دل سیر تماشا کنم تو را
۱۲ فروردین ۱۴۰۰
جواد امیرحسینی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 19 فروردین 1400 08:41
.مانا باشید و شاعر
جواد امیرحسینی 20 فروردین 1400 00:02
زنده باشید
کاویان هایل مقدم 20 فروردین 1400 00:26
حالا که میروی کمی آهسته تر برو
بگذار یک دل سیر تماشا کنم تو را
حزن انگیز و لطیف
پژمان خلیلی 19 اردیبهشت 1400 22:57
خیلی خوب بود دوباره خوندمش ممنونم