بانو بیا تا راز دل را با تو گویم
درد فراق و غربتم را با تو گویم
بانو بدون تو دگر شوقی ندارم
در گفتن شعر و غزل ذوقی ندارم
بانوی من حرفی بزن تا غم سرآید
بار دیگر شعری بخوان بختم برآید
بانو نگاهی از ورای آسمان کن
قلب حزین عاشقانت را دوا کن
بانو گره واکن از آن موی پریشان
دیوانگانت را مکن دیگر گریزان
بانو بیا پلکی بزن،چشمی بچرخان
حرفی بزن بنیان قلبم را بلرزان
بانو بیا شعری برای تو بخوانم
چشم تو را افسونگر دلها بنامم
بانو ببین من عاشق روی تو هستم
دلبسته و مجنون گیسوی تو هستم
بانو دلم تنهاترین دل هاست بی تو
شعرم همه شرح پریشانی است بی تو
بانو بیا مرهم بزن بر زخم قلبم
جور و جفا کم کن، مده آزار، قلبم
چهارم فروردین ۱۴۰۰
#جواد_امیرحسینی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 11
امیر عاجلو 23 اردیبهشت 1400 13:09
درود بر شما
مهستا راد 23 اردیبهشت 1400 15:36
سیمین حیدریان 23 اردیبهشت 1400 16:46
سلام و درود بر شما بزرگوار
عیدتان مبارک
شاد و سلامت باشین
علی معصومی 23 اردیبهشت 1400 18:44
درود ها بر شما
ارجمند
چامه ای ارزنده سروده اید
آفرین بر شما عزیز
بمانید به مهر و بسرایید به عشق
محمد خوش بین 23 اردیبهشت 1400 21:05
سلام بزرگوار
زیبا سرودید دوست عزیز انشاالله همیشه کنار هم خوش باشید
بانو نوشته بودم یک قصه ی خیالی
در امتداد چشمم در سیر این حوالی
تاسورو ساتِ نازت فریاد سینه ام شد
گردیده حول و حوشِم پاییز خشکسالی
کیوان هایلی 23 اردیبهشت 1400 23:12
درودها بر شما دوست گرامی جناب امیرحسینی بزرگوار
بسیار بسیار زیبا و دلنشین سرودید
قلمتان استوار
حسن مصطفایی دهنوی 24 اردیبهشت 1400 08:28
سلام و درود
عالی است
سربلند و پاینده باشید
عید فطر مبارک
جواد مرادی 24 اردیبهشت 1400 10:10
درود جناب حسینی شاعر گرانقدر
محمد رضا درویش زاده 24 اردیبهشت 1400 11:07
بسیار زیبا لذت بردم رفیق ادیب و هنرمندم احسنت بر شما
کاویان هایل مقدم 25 اردیبهشت 1400 12:20
تنور دلتان همیشه روشن
کلامتان دُر و گوهر
شبنم رحمانی 25 اردیبهشت 1400 19:32
درود بر شما . زیبا و دل نشین سروده اید .قلمتان استوار