خودم را از حلقوم درد کشیده ام بیرون
به زبان دلم رسیده ام
دارم لب می زنم
به هر چه اشاره می شود
به سمت تو
ذره ذره ام خیس خورده
دهان به دهان چرخیده ام
آه
که هوای بدون تو را
می خواهم انگشت بزنم، برگردانم
من که
نای پا شدن از یک دم
به بازدم هیچ نفسی را ندارم...!
شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 اردیبهشت 1400 10:45
مرضیه رشیدپور 20 اردیبهشت 1400 08:00
سپاسگزارم