دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

آفتابی تازه

ارسال شده در تاریخ : 28 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421541

دیگر گلاویزم نکن با شب
من آفتابی تازه می‌خواهم
تا این جنونِ خیره رد گردد
از عشق بی اندازه می‌خواهم

سردرگمی هایم مرا کُشته
من را هدایت کن به آرامش
حسّ عجیبِ دست هایم را
معنا بکن خواهش، فقط خواهش

تصویر شو در قابِ چشمانم
این مرد از عطرِ خوشَت خالیست
آن کوچه ی پُر خاطره بی تو
«حالا فقط یک مشت بقّالیست»

وقتی نباشی شهر متروکه ست
مجموعه ی یک مشت ویرانه
راهی به دنبالِ تو می‌گردم
دنبالِ تو تا آخرین خانه

با زخم های خورده بر روحم
عمریست می‌سوزم و می‌سازم
من بی حضورِ دست های تو
بی شک دراین اوضاع می‌بازم

بی شک تمامِ ترس هایم را
گم می‌کنم بعد از نگاهِ تو
تا جان نرفته از تنم برگرد
مانده نگاهِ من به راهِ تو

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 47 نفر 61 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /04/ 1401)   | Dariush Jelini (30 /04/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /04/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا