دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

حال عشقی

ارسال شده در تاریخ : 30 خرداد 1400 | شماره ثبت : H9417126



(حالِ عشقی‌)
ــ

برایت دگر فالِ عشقی نمانده ست
تو را بدان ، حالِ عشقی نمانده ست
دگر من نخواهم ببینم تو را یار
مرا با تو احوالِ عشقی نمانده ست
خدایا چِسان می توان کرد دلخوش
بدان با تو اموالِ عشقی نمانده ست
قفس می کند بی هُشَم ، نا ندارم
چه گویم دگر حالِ عشقی نمانده ست
بدان یار ، «آرام » بت ها نـــــــخواهد
به ایزد قسم هالِ عشقی نمانده ست


شعر در قالب غزل از س.ح.آرام ( سجاد حقیقی )

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 59 نفر 148 بار خواندند
امیر عاجلو (30 /03/ 1400)   | سجاد حقیقی (30 /03/ 1400)   | محمد خوش بین (31 /03/ 1400)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (01 /04/ 1400)   | ولی اله بایبوردی (01 /04/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (02 /04/ 1400)   | محمد علی رضا پور (02 /04/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :4


نظر 9

  • امیر عاجلو   30 خرداد 1400 23:23

    لطیف و دلنشین applause applause

  • محمد خوش بین   31 خرداد 1400 11:58

    سلام و درود rose rose rose

  • کاویان هایل مقدم   02 تیر 1400 00:13

    درود بر شما
    rose rose

  • محمد علی رضا پور   02 تیر 1400 11:35

    سلام و درود rose

  • محمد علی رضا پور   02 تیر 1400 11:35

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام و درود
    فرهیخته ی گرانقدر،
    لطفاً در صورتی که شعر پیشرو و مکتب ادبی نورگرایی را، می پسندید و آن را شایان گسترش می دانید،
    با سرایش و نگارش در آن و یا هرطور که شایسته می دانید، در پربارتر شدن این شیوه و مکتب بومی ارجمند، مددکار باشید!
    (توضیحات و نمونه های بیش تر در نوشته ها و سروده های بنده، قابل جستجوست)
    نمونه هایی از شعر پیشرو در مکتب نورگرایی

    1. در گونه ی سه گانی:

    پشت آسمانخراش های انتهای شهر/
    آنچه دلگشای هر سواره و پیاده ای ست/
    کشتزار باصفای ساده ای ست.//


    2. در گونه ی سروش:


    والقرآن الحکیم/
    بارش نور از هوای کریم/
    پای رستاق و قلب پایتخت، مقیم/
    در گلاب شهود.//

    3- در گونه ی سه گلشن:

    “آیینِ مهر از گلشن آموزیم!

    جان را بیافروزیم!”

    باید بپرسی حال شیدای غزل ها را

    باید بدانی در مسائل، راه حل ها را

    بی عشق ماندن، کار این دل های نازک نیست

    زیرک نمی پرسد دوباره مُستدل ها را

    با چتربازان، دوست دارم هم سفر باشم

    تا بنگرم با چشم عاشق هم غزل ها را

    تالاب ها از رقص باران، عکس می گیرند

    نیلوفر آبی، غزلپرداز

    در خاطر من ثبت رسمی کن محل ها را

    بوسیدن چشمان عاشق، رسم خوبی بود

    خود جمع می کرد از قبیله، مُبتذل ها را

    این برج ها، معراجِ نادانیِّ فرعون اند

    آخر! کلانشهرِ گُسَل! بشنو مَثَل ها را

    “وقتی بَدَل ها را به دل، آرایه می سازی

    عکس العمل ها را چرا محکوم می سازی؟!

    حیف است اگر شعرِ تماشا را نپردازی.”

    محمدعلی_رضاپور(مهدی)

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا