عمریست من دلداده و تنها و غمگینم
از باغ خشک انتظار اندوه می چینم
چون آب ، آتش در درون سینه ام جاریست
می سوزم و می نالم و محتاج تسکینم
گاهی خیالِ خنده ای در خواب می روید
گاهی چنین محتاجِ احساسی دروغینم
عمـریست در تنهـاییِ مطلق گرفتـارم
هرکوچه را در روبرو بن بست می بینم
فهمیده ام اینجا کسی دلسوزِ این دل نیست
من به تمام مردمِ این شهر بدبینم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
bahram ehsani
-
فاضله هاشمی
-
سیده فریبا سیدموسوی
-
طاها پرکی
-
Sarina Salarian
-
علی آهنگر
نظر 5
امیر عاجلو 01 دی 1400 23:59
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
محمد مجاهد 02 دی 1400 10:05
سلام. ممنونم از شما. باعث افتخار ماست
محمد مجاهد 02 دی 1400 10:06
درود برشما. ممنونم از نگاه زیبای شما
زنده باشید
محسن جوزچی 03 دی 1400 17:13
درود بر شما
شعرتان زیباست ،قلمتان رقصان
قالب شعرتان غزل نیست چون ردیف در آن رعایت نشده
مصرع پایانی نیز هم‌وزن دیگر ابیات نمیباشد
( فهمیده ام در شهر کس دل سوز دیگر نیست
اینجا تمام مردمان شهر را بیگانه میبینم )
سیاوش دریابار 01 مهر 1402 07:01
سلام
درود بیکران
امروز برای شما روز زیبایی است
من هم به نوبه خود زادروتان را تبریک عرض مینمایم
عمرتان حاودان
شعرتان را خواندم
بسیار خوب بود
مانا قلم سبزتان
مهرتان جاودان