در بوستان پر گل
یک باغبان حاذق
یک عاشقانه پیمان
هم خصلت شقایق
یک مهربان پرستار
بالین غنچه هایش
آماده شکفتن از عشق
مهر است گفته هایش
باران به شوق دیدار
شبنم سحر و جادو
آغوش باز آن یار
هر دم به مهر کادو
قلبی که باغبان داشت
پر بوده از محبت نهفته
در پیش چشم یک خار
روییدن هر غنچه شکفته
با آن همه حسادت
از بوته های هرزه کمی دور
نسبت به باغ گلها
شادی و جشن یک سور
حتی پرنده ها نیز
آواز خوان این دشت
رنجی کشید و اینک
رونق برایشان داشت
ظلمت نبود هرگز
خورشید همیشه پر نور
سرما که یک غریبه
یک مجلس پر از شور
ناگفته های بسیار
شاید که وقت دیگر
از راستی ، صداقت
باید که گفت آخر
سروده شده توسط: ادریس علیزاده.
۲۵ فروردین ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 28 فروردین 1401 22:00
درود بر شما
ادریس علیزاده 31 فروردین 1401 15:50
درود من بشما دوست گرامی