3 Stars

افسوس

ارسال شده در تاریخ : 28 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425665

افسوس من از رفته ی عمرم
از روز و شبایی که هدر رفت
بادی ست به یک دشت وزیده
او بوده و بی هیچ اثر رفت

افسوس به این دخمه تبعیض
آغاز حضوری است به هستی
اما نه به شادی و خوشایند
آواز غم انگیز ز تنهایی و مستی

یک پنجه‌ غمناک به هنگامه خلقت
رنجی ست که گویا نهفته ست
گریان شده در ساختن عالم هستی
در سینه ما نیز شکفته ست

افسوس بر این زندگی و مرگ
افسوس از این عمر که با غم
با فتنه گری نیز در آمیخت
از خنده ی بی رنج نشد هم

این عمر، نسیمی ست که آرام
در همهمه، گه بی خبری بود
رویای چنان تلخ و مکافات
جاری شده دنیا چو یک رود

افسوس من از خاطره ی شوم
بغضی ست که دیگر شده لبریز
یک خشم فرو خفته و عصیان
اشکی ست که با غم شده سر ریز

انسانم و در من همه احساس
آسان شکند قلب من از درد
بی خاطره های خوش دیروز
نابود شوم، با همه دلسرد

افسوس به آن آدم بد کین
بازیچه یک رسم شرارت
گم گشته در این واقعه شوم
مرگی ست بر او عین حقارت

ای بی خبران، فتنه گری تان
آتش زده بنیان همه نیک نهادی
نفرین به دارایی تان باد
افسوس به این سیرت بد کینه ذاتی

ادریس

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 51 نفر 78 بار خواندند
امیر عاجلو (30 /04/ 1402)   | قاسم لبیکی (30 /04/ 1402)   | ادریس علیزاده (30 /04/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (30 /04/ 1402)  قاسم لبیکی (30 /04/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا