3 Stars

برف

ارسال شده در تاریخ : 12 بهمن 1401 | شماره ثبت : H9423681

شب در سکوت و کاج ها در گوش داد برف
گنجشک های شهرمان در اتحاد برف

دیری نمی پاید برو تا کوچه تاریک است
گم میشود این رد پا..تا بامداد برف

نا گفتنی ها در گلومان لخته می بندد
یخ میزند احساس ما در انعقاد برف

ما خود پریشان حالت و شوریده احوالیم
ورنه سپیدی در سکوت است اعتقاد برف

خاکستری ها در نقاب ابر آه ماست
از انقباض لحظه ها در انجماد برف

عمریست بهمن را به سیگارش ولی حالا
من میشناسم روزهایش را به یاد برف

در سینه هامان خاطراتی خسته در گورند
جان میدهد اما تمامش را معاد برف

فردا که شد از بوف میپرسم نشانت را
گم میشوم با رد پا..در بامداد برف


خورشید_میم_الف

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 81 نفر 175 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /11/ 1401)   | علیرضا خسروی اصل (14 /11/ 1401)   | حسین وصال پور (14 /11/ 1401)   | مینا امیریان (15 /11/ 1401)   | کاظم قادری (17 /11/ 1401)   | کتایون رها (22 /12/ 1401)   | قاسم لبیکی (23 /03/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /11/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا