در خانه ای که بوی خیانت میداد
ناباورانه در انتظار عشق نشست
درشب هزار رنگ چشمانش
_من احساسم را به آغوش امن تو سپردم
_مرا ببخش،خسته ام
رویای عشق در سر می پروراند
بر پشت بام دلخوشی هایش دانه عشق می پاشید
◾◾
پرنده از آشیانه پریده بود
_هیس، این وصله ها به عشق من نمی چسبد، کارش سنگین است، می آید..
کابوس روزوشب های نبودنش
دخترک شرور وسرکش را
زن افسرده ی امروز کرد.
#فاطمه_مهری
#تجمیع
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 05 آبان 1401 12:37
.مانا باشید و شاعر
فاطمه مهری 05 آبان 1401 14:35
سپاس بیکران استاد عاجلوی عزیز
مهرتان دلپذیر